مقالات دیج ایمیج

مقالات مرتبط در حوزه عکاسی

مقالات دیج ایمیج

مقالات مرتبط در حوزه عکاسی

مقالات عکاسی - عکاسی عروسی - عکاسی صنعتی و مطالب مرتبط

  • ۰
  • ۰

شرکت ادوبی، یک سری آپدیت‌های جدید را برای برنامه‌های جدیدش ارائه داد که شامل به‌روزرسانی نسخه آنلاین برنامه لایتروم و همچنین نسخه کلاسیک یا آفلاین این برنامه می‌شود. به عنوان مثال نسخه Lightroom CC بالاخره توانست تا قابلیت به هم چسباندن فایل‌های HDR، پانوراما و HDRهای پانوراما را به دست آورد. این قابلیت‌ها پیشتر فقط در نسخه آفلاین در دسترس بود. اما از سوی دیگر برنامه Lightroom Classic CC هم اکنون می‌تواند برای عکاسی تترینگ، هماهنگی بهتری با دوربین‌های نیکون داشته باشد و یک سری دوربین‌ها و لنز‌های جدید هم به دیتابیس این برنامه اضافه شده که پروفایل‌های جدیدی را برای تصحیح اشکالات این لنز‌ها و باز کردن فایل‌های خام دوربین‌های جدید به آن اضافه می‌کند. لیست کامل این تغییرات را می‌توانید در وب‌سایت ادوبی ببینید. اما در این میان یک قابلیت جدید هم به این برنامه اضافه شد، که احتمالاً برای ما عکاسانی که با فایل‌های خام کار می‌کنیم از اهمیت زیادی برخوردار است. این قابلیت Enhance Details نام دارد و شامل یک سری روش‌های یادگیری ماشینی و محاسباتی می‌شود که می‌تواند کیفیت عکس های خام را تا 30 درصد افزایش دهد. در این مقاله نگاهی دارم به قابلیت‌ها و امکانات این آپدیت جدید در نسخه 8.2 لایتروم کلاسیک CC.

این قابلیت جدید، صرفاً در لایتروم اتفاق نیفتاده است. بلکه همان‌طور که پیشتر هم گفتم، موتور پردازشی برنامه لایتروم و ویرایشگر فایل خام ادوبی که مخصوص باز کردن فایل‌های خام در برنامه فتوشاپ است، کاملاً یکسان است و به همین دلیل هم معمولاً امکانات و قابلیت‌های این دو شبیه به هم هستند. به همین دلیل هم، در صورتی که ویرایشگر فایل خام خودتان را به آخرین نسخه آپدیت کنید، احتمالاً این قابلیت را در فتوشاپ هم خواهید دید. اما چرا این قابلیت این‌قدر برای ما مهم است؟ واقعیت این است که Enhance Details می‌تواند کیفیتی باورنکردنی از شارپنس و جزئیات بی‌نظیر را از فایل‌های خام بیرون بکشد که تابه‌حال ندیده‌ایم. به طوری که وقتی از آن استفاده می‌کردم، احساس می‌کردم کیفیت خروجی فایل‌های خام دوربین 24 مگاپیکسلی نیکون D610 خودم، تقریباً مانند یا بالاتر از خروجی فایل‌های کانن 30 مگاپیکسلی 5D Mark IV که به تازگی با آن عکاسی کرده‌ام است!
نکته جالب‌تر اینکه این قابلیت را نه فقط روی فایل‌های خام دوربین‌های مدرن، بلکه حتی روی فایل‌های خام دوربین‌های قدیمی‌تان هم می‌توانید استفاده کنید و تأثیر آن را ببینید. در واقع وقتی فایل‌های خام قبلی‌تان را با این آپدیت جدید باز می‌کنید، نه تنها شارپنس عکس‌هایتان بالاتر خواهد بود، بلکه در برخی موارد، جزئیاتی را در عکس‌هایتان می‌بینید که اصولاً قبلاً آن‌ها نبوده‌اند! بیایید با هم نگاهی به این قابلیت بیندازیم و ببینیم چه چیزی در انتظار ماست.

وقتی برنامه Lightroom Classic CC یا ACR فتوشاپ را باز می‌کنید، گزینه‌ای به نام Enhance Details به آن اضافه شده است. فراموش نکنید که این گزینه را صرفاً درباره عکس‌های خام می‌بینید و روی عکس های پردازش شده مانند پانوراما و HDR شده، یا فایل‌های JPEG و TIFF ظاهر نمی‌شود. فقط صرفاً روی فایل‌های خام دوربین‌ها مانند .NEF یا .CR2 و … این گزینه را می‌بینید. با زدن این گزینه، پنجره‌ای باز می‌شود که در آن می‌توانید تأثیر استفاده از Enhance Details را به صورت زنده یا Live مشاهده کنید.
با کلیک در داخل این پنجره، می‌توانید آنچه که تا امروز می‌توانستید از فایل‌های خام خودتان بدست آورید را با آنچه که قابلیت Enhance Details به شما ارائه می‌دهد مقایسه کنید.
نکته مهم: این قابلیت فقط روی ویندوز‌های 10 که آپدیت اکتبر 2018 به بعد را داشته باشند عمل می‌کند. برای همین هم من مجبور شدم، نسخه ویندوز کامپیوتر خودم را آپدیت کنم تا بتوانم از آن استفاده کنم. محدودیت‌ها و حداقل سیستم مورد نیاز برای قابلیت Enhance Details را در انتهای مقاله توضیح می‌دهم.

در تصویر مقایسه‌ای زیر، می‌توانید تأثیر این قابلیت را به صورت “قبل و بعد” روی یک عکس ببینید. برای این کار، باید خط اسلایدر را به چپ و راست بکشید. پیشنهاد می‌کنم این کار را روی کامپیوتر انجام دهید تا بتوانید جزئیات تصویر را با دقت مشاهده کنید.

در ادامه، تصویر قبل و بعد از یک دوربین Fuji X-H1 را مشاهده می‌کنید که روی مقدار بزرگنمایی 3:1 قرار دارد. به همین علت هم جزئیات را خیلی بزرگ‌تر از چیزی که واقعاً هست می‌بینید. اما به آنچه که در حالت After اتفاق می‌افتد دقت کنید. جزییاتی که با این قابلیت، به دست می‌آید، فراتر از چیزی است که توقع دارید.
نکته اول اینکه در برخی از نقاط، رنگ‌هایی را می‌بینید که قبلاً وجود نداشته‌اند یا به درستی پردازش نشده‌اند. این‌ها سوژه‌هایی هستند که در پردازش قبلی، قابل تشخیص نبوده‌اند. به ستون آبی رنگ سمت چپ تصویر دقت کنید که چطور در عکس قبلی به گونه‌ای پردازش شده که انگار وجود نداشته است. یا به جزئیات سمت راست پایین کادر دقت کنید که در پردازش دوم، انگار تازه بوجود آمده‌اند. شاید این مقدار تفاوت خیلی جزئی به نظر برسد، اما باور کنید این همان مقدار تفاوت بین دو دوربین 24 و 30 مگاپیکسلی است که ممکن است چند میلیون تومان تفاوت قیمت با هم داشته باشند. خصوصاً اینکه وقتی بحث کیفیت و شارپنس و جزئیات به میان می‌آید، همین مقدار کم، تفاوت فاحشی را ایجاد می‌کنند.

وقتی روی دکمه Enhance کلیک می‌کنید، بسته به اندازه و رزولوشن عکسی که دارید، ممکن است بین چند ثانیه تا چند دقیقه طول بکشد تا پردازش جدید به پایان برسد. احتمالاً به دلیل سنگین بودن این پردازش هم بوده که ادوبی این قابلیت را به صورت پیش‌فرض روی همه عکس‌ها اعمال نمی‌کند و باید خودتان به صورت انتخاب، روی عکس‌هایی که به جزئیات خیلی بالا نیاز دارید، آن را انتخاب کنید.
اگر از لایتروم استفاده می‌کنید، بعد از تمام شدن پردازش، یک عکس جدید در کاتالوگ شما ایجاد می‌شود. نام این عکس جدید هم همان نام قبلی است که یک عبارت Enhances به انتهای آن اضافه شده است. لازم به ذکر است که این فایل جدید، فرمت خام DNG را دارد و می‌توانید دقیقاً مانند یک فایل خام عادی آن را ویرایش کنید، با این تفاوت که دیگر نمی‌توانید دوباره روی آن از قابلیت Enhance Details استفاده کنید. یعنی این پردازش، تنها یکبار روی فایل انجام می‌شود و مانند افزایش شارپنس نیست که به عنوان یک قابلیت نرم‌افزاری ثانویه بتوانید بارها آن را روی یک فایل اعمال کنید.

استفاده از این قابلیت، به صورت فله‌ای (Batch) روی تعداد زیادی از عکس‌ها هم ممکن است. روش کار هم دقیا مانند ویرایش‌های فله‌ای دیگر است که باید همه عکس ها را با هم انتخاب کرده و باز هم از همان منو استفاده کنیم. با این تفاوت که دیگر پنجره پیش نمایشی دیده نمی‌شود و در حین عملیات، احتمالا هیچ کاری نمی‌توانید با کامپیوترتان بکنید و باید صبر کنید تا این پردازش تمام شود.
از آنجا که کیفیت و جزئیات این فایل بسیار بالاتر می‌رود، نباید انتظار داشته باشید که حجم آن ثابت باقی بماند. به عنوان مثال، فایلی که در اینجا تست شده است، دارای حجم 25.3 مگاپیکسل (Lossless Compressed RAW) بود، اما فایل DNG نهایی پس از تبدیل، حجمی حدود 120 مگابایت پیدا کرد. تقریباً بیشتر از 4 برابر حجم اولیه. این حجم نشان می‌دهد که این فایل، چیزی فراتر از یک نسخه ثانویه از فایل RAW ما بوده است. به عنوان مثال، من نتوانستم در دفعات اول، این قابلیت را روی فایل خام دوربین Nikon Z7 که از روی وب‌سایت DPreview دریافت کرده بودم اعمال کنم و برنامه لایتروم من چند بار در حین این کار هنگ کرد و بسته شد. نهایتاً این کار انجام شد و در زیر می‌توانید تأثیر این قابلیت را روی فایل خام Nikon Z7 ببینید.

چیزی که در اینجا برایم جالب بود، این است که تأثیر قابلیت Enhance Details روی فایل خام Nikon Z7 چندان محسوس نیست. فایل قبلی که آن را بررسی کردیم، از یک دوربین فوجی بود. اما این مقایسه که بین فایل خام نیکون با حجم 61 مگابایت و نسخه DNG تبدیل شده این فایل با حجم 206 مگابایت انجام شده است، تغییرات بسیار جزئی را نمایش می‌دهد. تغییرات این تبدیل، نهایتاً کمی افزایش جزئیات در لبه‌های ساختمان و کمی هم روی سیم‌های برق را نشان می‌دهد.
نکته‌ای که از این مقایسه برداشت کردم این است که کیفیت خروجی ترکیب دوربین Nikon Z7 همراه با لنز Nikon Z 24-70mm f/4 S آن‌قدر قوی و دقیق است که لایتروم نمی‌تواند با هوش مصنوعی خودش، جزئیات بیشتری را به آن اضافه کند. حدس می‌زنم این قابلیت، بیشتر روی اشکالاتی که از سوژه‌های فوکوس نشده ایجاد می‌شود کار می‌کند یا شاید هم پراکندگی‌هایی که بر اثر جدایش نور در دیافراگم‌های بسته پیش می‌آید را تشخیص می‌دهد. به‌هرحال، نتیجه کار، کاملاً بسته به ترکیب دوربین و لنزتان دارد. به طور کلی، استفاده از این قابلیت، در هر حال موجب افزایش کیفیت می‌شود.

طبیعتاً ادوبی برای این قابلیت، هنوز در اول راه است و قطعاً، به روزرسانی‌های بعدی، پیشرفت‌های بیشتری را برای آن رقم می‌زند. در وب‌سایت ادوبی، دقیقا ذکر شده که این قابلیت تنها برای حسگر‌هایی که از نوع چیدمان موزاییکی Bayer یا  X-Transهستند می‌توانند از آن استفاده کنند. در حال حاضر بدون شک پیشنهاد می‌کنم همه کسانی که از دوربین‌های فوجی سری X استفاده می‌کنند، یکبار این قابلیت را چک کنند. همچنین کسانی که از دوربین‌های DSLR کانن یا نیکون استفاده می‌کنند هم احتمالاً نتیجه خوبی دریافت می‌کنند.

فرمت‌هایی که دستکم تا این تاریخ قابل پشتیبانی نیستند به این شرح می‌باشند:

  • فایل‌های غیر خام مانند JPEG، TIFF یا HEIC
  • فایل‌های DNG غیر مستقیم، مانند فایل‌هایی که از پردازش تعدادی فایل DNG یا خام دیگر برای ساخت HDR و غیره در برنامه‌های لایتروم یا ویرایشگر فایل خام ادوبی درست شده‌اند.
  • فایل‌های Smart Preview در لایتروم
  • فایل‌های خام سیاه و سفید (مانند آنچه که در دوربین‌های Leica M Monochrom ثبت می‌شوند)
  • دوربین‌هایی که حسگر چهار رنگ دارند
  • حسگر‌های سیگما Foveon
  • فایل‌های حسگر‌های فوجی SR، EXR یا موزایکی‌های 2×4
  • فایل‌های خام S-Raw یا M-RAW دوربین‌های کانن
  • فایل‌های خام Small Raw دوربین‌های نیکون
  • فایل‌های Pixel Shift Resolution (PSR)دوربین‌های پنتاکس
  • فایل‌های ARQ دوربین‌های سونی

اگر شما هم تجربه خاصی با این قابلیت مهم دارید یا نکته مهمی را از قلم افتاده می‌بینید، می‌توانید با استفاده کادر نظرات، آن را با ما در میان بگذارید.

  • تصویر دیجیتال
  • ۰
  • ۰

دوربین کانن RP جدیدترین دوربین بدون آینه فول فریم شرکت کانن و دومین مدل از میرورلس‌های این شرکت معرفی شد. بدون شک خبر‌ها و مشخصات مربوط به این دوربین را در سرتاسر وب دیده‌اید. دوربینی که ارزان‌ترین دوربین بدون آینه فول‌فریم است و گفته می‌شود برای جذب کاربران رده پایین که تازه می‌خواهند وارد دنیای فول فریم‌ها بشوند ارائه شده است. اما در این میان، مطلبی که وب‌سایت DPreview از تجربه کاربری نسخه پیش نمایش این دوربین منتشر کرده است موضوع جالبی دارد. موضوع این مقاله درباره تجربه واقعی یک عکاس حرفه‌ای است که مطالبی بیشتر از مشخصات و قابلیت‌های این دوربین را در برمی‌گیرد. با هم ترجمه این مطلب را می‌خوانیم.

من این فرصت را داشتم که پیش از معرفی عمومی دوربین کانن RP زمانی را برای کار با آن داشته باشم و باورم این است که این دوربین، فراتر از آنچه که در مشخصات عمومی آن منتشر شده است ظاهر می‌شود. چون اگر قرار باشد فقط مشخصات این دوربین را بخوانید و آن را با دوربین‌های دیگر هم رده‌اش مقایسه کنید، احتمالاً خیلی آن را جدی نمی‌گیرید. یا دستکم ممکن است اینطور تصور کنید که نسبت به دوربین بالاتر از خودش یعنی Canon R، دوربین ضعیف و کم کاربردی است. در مقالات مختلف خواندیم که کانن در این دوربین، از همان حسگری استفاده کرده که پیشتر در دوربین DSLR ارزان قیمت Canon 6D Mark II خودش هم استفاده کرده بود. محدوده دینامیکی (Dynamic Range) محدود این حسگر و حداکثر قدرت فیلم‌برداری 4K با بخش کوچکی از کادر حسگر، حتی قابلیت Dual Pixel AF را که امکانی فوق‌العاده و قدرتمند است را نیز تحت تأثیر قرار داده و احتمالاً آن را یک رده پایین‌تر از سطح حرفه‌ای قرار می‌دهد. از آنجا که کانن در این دوربین از پردازشگر قدیمی خودش استفاده کرده، احتمالاً ما را مجبور می‌کند که این دوربین را چندان جدی نگیریم.

اما واقعیت چیز دیگریست. قبل از اینکه تجربه کاربری خودم از این دوربین را تعریف کنم، نگاهی می‌کنیم که مشخصات و قابلیت‌های مهم این دوربین:

قابلیت‌های مهم دوربین کانن RP:

  • حسگر 2 مگاپیکسل با تکنولوژی Dual Pixel CMOS
  • فیلم‌برداری 4K با سرعت 24 فریم بر ثانیه (از برش APS-C حسگر)
  • عکاسی با سرعت 4 فریم بر ثانیه هنگام استفاده از فوکوس خودکار (5 فریم بدون فوکوس خودکار)
  • تشخیص عنبیه چشم هنگام فوکوس خودکار در حالت فوکوس پیوسته یا Servo AF
  • امکان استفاده از فوکوس خودکار در نورسنجی -5EV
  • پردازشگر Digic 8
  • منظره‌یاب الکترونیکی با رزولوشن 36 میلیون نقطه
  • نمایشگر کاملاً باز شو با رزولوشن 04 میلیون نقطه
  • دارای دو دکمه چرخان تنظیمات

این مشخصات، قطعاً چیزی نیست که بخواهد روی کاغذ، ما را شگفت‌زده کند و اینطور تصور می‌شود که کانن صرفاً به دنبال ارائه یک محصول ارزان قیمت و کار راه‌انداز بوده تا کاربران تازه‌وارد دنیای بدون آینه‌ها را توانایی خرید دوربین‌های گران‌قیمت‌تر را ندارند، به سمت خودش بکشد. اما قصد دارم توضیح دهم، چرا این امکانات، بیشتر از چیزی که نشان می‌دهند کاربرد دارند. به عنوان مثال، اگرچه حسگر این دوربین همان چیزیست که در کانن 6D Mark II هم استفاده شده، اما عملکرد قابلیت Dual Pixel AF در یک دوربین بدون آینه، بسیار بهتر از DSLR کانن است. زیرا این دوربین می‌تواند با فرمت 4K هم فیلم‌برداری کند. درباره کانن RD سه چیز خیلی مهم هست که واقعاً من را به خودش جلب کرد: اول اینکه خیلی از چیز‌های خوبی که در Canon R بود را در این دوربین را می‌بینیم، اما چیز‌هایی که دوست نداشتیم، در این دوربین حذف شده است. دوم اینکه رابط کاربری این دوربین از سری دوربین‌های Rebel (سری دوربین‌های سه رقمی کانن) گرفته شده که برای تازه‌کارها عالی است و نهایتاً اینکه قیمت این دوربین، واقعاً مناسب است.

تاریخ تکرار می‌شود

حدود 15 سال پیش بود که کانن، اولین دوربین سری Rebel را معرفی کرد. این دوربین که در برخی از نقاط جهان با نام EOS 300D معرفی شد، در زمان خود یک انقلاب محسوب می‌شد. در آن زمان دوربین‌های DSLR خیلی گران بودند و این اولین دوربین DSLR (با امکان تعویض لنز) بود که قیمتی زیر 1000 دلار داشت. همان زمان کانن پیش‌بینی کرد که در تغییر غیر قابل برگشت دوربین‌های SLR به دنیای دیجیتال، این دوربین را می‌توان نقطه عطفی در تاریخ عکاسی به شمار آورد.
اگرچه از آن زمان، دو تغییر مهم اتفاق افتاد: اول، تغییر کامل دنیای عکاسی از آنالوگ به دیجیتال که طبیعتاً بخشی از پیش‌بینی کانن درباره آینده عکاسی بود و دوم، اتفاق عجیب و غیرقابل پیش‌بینی تغییر دوربین‌های جداگانه، به قابلیتی جانبی در کنار تجهیزاتی به نام گوشی‌های هوشمند. اگرچه سازندگان دوربین‌های عکاسی، همواره از این تغییر دوم ناراحت هستند و آن را به عنوان یک محدودیت برای تولیداتشان تلقی می‌کنند، اما هیچ کدام درباره رشد تولید 400 تا 500 درصدی که در این سال‌ها داشته‌اند، حرفی به میان نمی‌آورند. به‌هرحال نباید این نکته را نادیده بگیریم که دوربین‌های DSLR بازار بزرگی از همان کاربران تلفن‌های هوشمند را به خود جلب کرده‌اند و اکنون بازار دیگری پیش روی آن‌ها گشوده شده است که طی این سال‌ها، کمتر مورد توجه کاربران عادی قرار می‌گرفت: دوربین‌های فول‌فریم.

اگر تأثیر تورم را در طی این سال‌ها در نظر بگیریم، دوربین کانن RP دقیقاً همان اتفاق دوربین Rebel در سال‌های دور است که در دنیای امروز شاهد آن هستیم.

کانن باز هم همان حقه را به کار برده است. این دوربین با قیمت 1300 دلاری‌اش، حداقل 400 دلار ارزان‌تر از هر دوربین فول فریم دیگری است که تا بحال وارد بازار شده است. البته باید هزینه لنز را هم در نظر بگیریم. دوربین Rebel با یک لنز 100 دلاری وارد بازار شد، اما در حال حاضر ارزان‌ترین گزینه برای کانن RP یک لنز EF-mount 24-105mm F3.5-5.6  همراه با مبدل است که 700 دلار تمام می‌شود یا اینکه باید لنز RF-mount 24-105mm F4L IS را با 1100 دلار خریداری کنیم. البته کانن آمریکا، در یک حرکت نامعمول، قیمت کیت برای این دوربین را با تخفیف قابل توجهی اعلام کرده است، اما همچنان دوربین‌های فول‌فریم با این شرایط، دوربین‌های گران‌قیمتی محسوب می‌شوند.

کاربرد و عملکرد کانن RP

علیرغم شباهت زیادی که در عکس‌های این دوربین، بین کانن RP و کانن R می‌بینیم، وقتی این دوربین را در دست می‌گیرید، متوجه می‌شوید که چقدر کوچک‌تر و سبک‌تر از مدل قبلی خودش است. ظاهراً دلیل این سبکی زیاد، استفاده از آلیاژ منیزیم با پوشش پلی‌استر بافت‌دار و زبر است. این بدنه بیشتر من را به یاد دوربین‌های Rebel رده بالا کانن Canon 77D می‌اندازد تا بدنه قدرتمند Canon R. اما چیزی که این بدنه را نسبت به مدل‌های ارزان قیمت، متفاوت می‌کند، وجود دو دکمه چرخان روی این دوربین است. یعنی یک دکمه چرخان، در بالای دوربین و دقیقاً پشت دکمه شاتر قرار دارد و یک دکمه چرخان دیگر هم روی شانه عقبی دوربین است که بیشتر از اینکه شبیه به دوربین‌های کانن باشد، شبیه به دوربین‌های بدون آینه دیگر مانند Fuji یا سونی است. نباید فراموش کنیم که لنز‌های سری RF دارای یک دکمه چرخان قابل برنامه‌ریزی هم هستند که در صورت استفاده از آن‌ها، عملاً هر سه پارامتر نوردهی یعنی سرعت شاتر، دیافراگم و حساسیت را می‌توانید به صورت هم‌زمان با دکمه‌های مکانیکی کنترل کنید.

اما این کوچک بودن بدنه، نه تنها هنگام استفاده از لنزهای سنگین، تعادل آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه حتی در هنگام کار با لنز‌های کوچک هم برای کسانی که دست‌های بزرگی دارند، مشکل‌ساز است. به همین دلیل هم کانن، در یک حرکت نامعمول، یک قطعه مخصوص همراه این دوربین ارائه کرده که تقریباً عملکردی شبیه به گریپ جانبی دوربین‌ها دارد، اما در واقع جایی برای باطری اضافی ندارد. بلکه یک قطعه فلزی است که فقط کمی جای دستگیره دوربین را بزرگ‌تر می‌کند. خوشبختانه طراحی این قطعه به گونه‌ای است که وقتی آن را روی دوربین می‌بندید، هیچ مشکلی برای دسترسی به باطری و کارت SD وجود ندارد و به راحتی می‌توانید آن‌ها را از زیر دوربین بیرون بیاورید.
صحبت باطری شد، این دوربین از همان باطری مشهور LP-E17 استفاده می‌کند که تقریباً در همه دوربین‌های سه رقمی کانن هم دیده‌ایم. این باطری، باطری چندان قدرتمندی نیست و به گفته کانن، در صورت استفاده از منظره‌یاب دوربین، کمی بیشتر از 200 شات می‌توانید با آن بزنید. این تعداد شات برای یک کاربر عمومی ممکن است چندان زیاد نباشد، اما قطعاً برای یک کاربر حرفه‌ای که قرار است از این دوربین فول‌فریم (حتی گاهی با WiFi) استفاده کند، بسیار محدود است. خوشبختانه، این دوربین هم مانند اغلب دوربین‌های جدید، از طریق پورت USB می‌تواند باطری خودش را شارژ کند. بنابراین اگر یک پاور بانک برای گوشی موبایلتان همراه داشته باشید، می‌توانید این کمبود باطری را جبران کنید و نیازی به باطری جداگانه ندارید.
پورت USB این دوربین از نوع Type C است، اما بسیار عجیب است که کانن از تکنولوژی کم سرعت USB 2.0 روی این پورت استفاده کرده است که سرعت پایین‌تری از استاندارد معمول USB 3.0 که در دوربین‌های مدرن می‌بینیم دارد. اما از نظر پورت‌های ارتباطی، شاهد mini HDMI، و ورودی و خروجی 3.5mm جداگانه برای  میکروفون و هدفون هستیم که برای فیلم‌برداری حرفه‌ای کاربرد زیادی دارد.

منظره‌یاب و نمایشگر

برای کسانی که این دوربین را با مدل قبلی خودش مقایسه می‌کنند، کاهش رزولوشن منظره‌یاب کانن RP نسبت به منظره‌یاب فوق حرفه‌ای 3.69M کانن R  یک ضعف محسوب می‌شود. اما نباید فراموش کنیم که رزولوشن 2.36M منظره‌یاب OLED در این دوربین، همان چیزیست که روی دوربین فول فریم Sony A7 III هم دیده‌ایم. در این دوربین هم همانند برادر بزرگ‌ترش یعنی کانن R، می‌توانیم از LCD لمسی دوربین به عنوان یک تاچ‌پد برای جابجا کردن نقطه فوکوس استفاده کنیم. یعنی حتی وقتی دوربین را جلوی چشم می‌گیریم و از منظره‌یاب دوربین، کادر را دنبال می‌کنیم، با کشیدن انگشت روی نمایشگر خاموش دوربین، می‌توانیم نقطه فوکوس را به سرعت جابجا کنیم. این منظره‌یاب برخلاف تمامی دوربین‌های مشابه خودش، به طور کامل باز می‌شود و به صورت 180 درجه به بیرون می‌چرخد. این قابلیت، خصوصاً برای عکاسی و فیلم‌برداری روی سه پایه و همچنین برای استفاده در زوایای خیلی پایین و نزدیک به سطح زمین عالی است و عملکرد این دوربین فول‌فریم سبک وزن را روی گیمبال‌هایی که می‌توانید به صورت آویزان عمل کنند (مانند Benro Red Dog) برای فیلم‌برداری فوق‌العاده می‌کند.

اما جدای از قابلیت Dual Focus AF که یک تکنولوژی اختصاصی کانن برای فوکوس سریع در حالت فیلم‌برداری یا عکاسی Live View است، قابلیت تشخیص عنبیه چشم است که برای عکاسان پرتره فوق‌العاده است. من این قابلیت را در یک بخش جداگانه توضیح می‌دهم.

قابلیت و کارآیی Eye AF در دوربین کانن RP

یکی از امکانات پیشرفته دوربین Canon RP که حدس می‌زنم برای خوانندگان این مقاله قابل توجه است، امکان تشخیص و فوکوس روی عنبیه چشم در این دوربین است که برای بیشترین کاربرد را برای عکاسی پرتره دارد. استفاده از این حالت، عملاً نیاز شما را به تغییر انواع حالت‌های فوکوس و تعقیب سوژه بی‌نیاز می‌کند. ما این قابلیت را در دوربین‌های جدید سونی دیده‌ایم و عملکرد شگفت‌انگیز آن به گونه‌ای است که اگر مدتی با دوربینی که این قابلیت را دارد، بدون فکر کردن درباره فوکوس، عکاسی کنید، بعید است که بتوانید دوباره به دوربینی بدون این قابلیت بازگردید.
تجربه شخصی من با این قابلیت در دوربین کانن RP این است که اگرچه سرعت و دقت آن به پای دوربین‌های فوق‌العاده جدید سونی نمی‌رسد، اما برای من که پیش از این در دوربین‌های DSLR کانن چنین تجربه‌ای را نداشته‌ام، به همان اندازه عالی است. در حالت‌هایی که سوژه، دور از من قرار داشت و گاهی اوقات دوربین، عنبیه چشم را گم می‌کرد و بلافاصله روی حالت تشخیص چهره قرار می‌گرفت و صورت را فوکوس می‌کرد. اما به محض پیدا کردن دوباره عنبیه، دوباره فوکوس نقطه‌ای را روی چشم قرار می‌داد. این اتفاق، بیشتر زمانی پیش می‌آمد که سوژه در حالت حرکت یا چرخش بود.خوشبختانه این قابلیت را می‌توان هم در حالت فوکوس پیوسته و در حرکت و هم در حالت فوکوس نقطه‌ای و ثابت استفاده کرد و به همین دلیل هم برای فوکوس سریع روی چشم سوژه، نیازی به نگه داشتن دکمه فوکوس خودکار نیست. ضمنا به راحتی می‌توان با دکمه‌های چهار جهته پشت دوربین، بین چشم چپ و راست، جابجا شد. به طور کلی، من این قابلیت را بسیار با ارزش دیدم، خصوصاً برای دوربینی که قرار است رابط کاربری ساده و استفاده سریع و آسان داشته باشد.

محدوده کوچک Dynamic Range و JPEG های دیدنی

محدوده کوچک Dynamic Range حسگر دوربین کانن RP برای کسانی که عادت دارند فایل‌های خام دوربینشان را مانند مواد خام در دست بگیرند و در ویرایشگر‌های فایل خام آن‌ها را از نو بسازند، مایوس کننده خواهد بود. بدون شک، این محدوده کم باعث می‌شود تا در نقاط تاریک عکس که روشن‌تر شده‌اند نویز‌هایی را ببینید که احتمالاً نیاز دارید تا نویز آن‌ها را در برنامه لایتروم یا فتوشاپ حذف کنید. این دوربین هم مانند کانن 6D Mark II در زمینه فایل‌های خام و محدوده پوشش دهی نور‌ها، ضعیف عمل می‌کند. اما اگر به پردازشگر کانن اطمینان دارید و عادت دارید تا با فایل‌های JPEG کار کنید، کیفیت خروجی فایل‌های JPEG این دوربین فوق‌العاده است. رنگ‌های طبیعی، جزئیات خوب و پردازش دقیق نور‌های پرکنتراست در کنار عمق میدان عالی یک دوربین فول‌فریم، همه آن چیزی است که خیلی از ما از یک دوربین حرفه‌ای در این سطح می‌خواهیم.

ویدئو

ویدئو یکی از آن بخش‌هایی است که اصلاً انتظار ندارم کانن RP در آن بدرخشد. اما برخلاف Canon 6D Mark II، همان حسگر در این دوربین، می‌تواند ویدئو‌های 4K ضبط کند. البته این دوربین نمی‌تواند از تمام سطح حسگر فول فریم خودش برای ضبط ویدئو استفاده کند و تنها بخشی کوچکی از میانه حسگر (اندازه یک حسگر DSLR غیر فول فریم  یا APS-C) از آن می‌تواند برای ضبط ویدئوی 4K استفاده شود. این مسئله دو اشکال مهم را پیش می‌آورد. اول اینکه ویدئو‌ها، نسبت به یک ویدئوی 4K که از همه حسگر استفاده شده است، نویز بیشتری دارد و دوم اینکه تصاویر زوم می‌شوند. بنابراین برای اینکه ویدئو‌های واید بگیرید، باید از لنز‌های خیلی واید استفاده کنید که برای این دوربین هنوز خیلی در دسترس نیست.

اما فیلم‌برداری با رزولوشن Full HD می‌تواند با سرعت 60 فریم بر ثانیه انجام شود. فیلم‌برداری با این رزولوشن، سرعت فیلم‌برداری سینمایی 24 فریم بر ثانیه را ندارد، اما قابلیت تشخیص عنبیه چشم برای فوکوس خودکار، در حالت فیلم‌برداری هم فعال است و می‌توانید برای ضبط ویدئو کلیپ‌ از آن بهره ببرید. می‌دانیم که این دوربین، برخلاف دوربین‌های بدون آینه نیکون و سونی، دارای لرزشگیر نیست و همواره وابسته به لرزشگیر لنز است. اما در هنگام فیلم‌برداری، یک قابلیت لرزشگیر نرم‌افزاری هم در دسترس است که هنگام فیلم‌برداری می‌توانید برای ضبط ویدئو‌هایی نرم و بدون لرزش از آن استفاده کنید. همان‌طور که گفتم، این دوربین دارای پورت‌های صدای 3.5 میلی‌متری برای میکروفون و هدفون است و با امکانات خوبی که دارد، می‌تواند برای فیلم‌برداری‌های عمومی با کیفیت Full HD بسیار پرکاربرد باشد. خصوصاً اینکه چون دوربین بسیار سبک و کوچکی است، به راحتی می‌توانید با یک لنز پرایم کوچک، آن را روی یک لرزشگیر دستی قرار دهید و به راحتی آن را روی یک دست حمل کنید.

آیا امکانات کانن RP کافی است؟

بدون شک، این قیمت کاملاً بدون رقیب است. اما از سوی دیگر سونی عادت دارد قیمت دوربین‌های قدیمی خودش را کاهش می‌دهد و به همین دلیل هم الان شما می‌توانید یک سونی a7 II را با قیمتی حدود 1000 دلار بخرید یا یک سونی a7 اکنون با لنز کیت خودش، قیمتی در همین حدود دارد. اما کانن، هنوز هم روی تعداد زیاد کاربرانش حساب باز کرده است. به‌هرحال هزینه کردن برای یک دوربین جدید و تعدادی لنز که قیمتی حدود 2000 دلار دارند، ریسک بزرگی است و کانن اینطور فکر می‌کند که کاربران قدیمی‌ترش می‌توانند با به کار گیری لنز‌های سری EF ریسک کمتری را متحمل شوند و یک دوربین فول‌فریم بدون آینه بخرند تا اینکه بخواهند از دنیای کانن به سونی تغییر کنند.
امکانات کانن RP ، برای یک دوربین در این سطح قیمت عالی است. خصوصاً وقتی می‌دانیم می‌توان با یک مبدل اختصاصی، همه لنز‌ها و فلاش‌های کانن را روی این دوربین نیز به کار بست.

  • تصویر دیجیتال
  • ۰
  • ۰

چند وقت پیش در یکی از کلاس‌های آموزش لایتروم، در حال آموزش دادن کار با پنل فیلتر‌ها در ماژول کتابخانه لایتروم بودم که ناگهان متوجه شدم مدت زیادی است که همه تمرکزم را روی متادیتا‌ عکس ها و آموزش آن‌ها گذاشته‌ام. در واقع من می‌خواستم با فیلتر کردن عکس‌ها براساس مشخصات عکس‌برداری آن‌ها، عکس های مورد نظرم را از بین یک آرشیو بزرگ پیدا کنم و روی آن‌ها کار کنم. اگرچه این بخش مربوط به آموزش لایتروم نبود، اما چیزی که باعث شده بود تا آن‌قدر، روی آن تاکید کنم، اهمیت متادیتای عکس‌ها و دانش فوق‌العاده‌ای بود که پشت این پنل و قابلیت‌های آن وجود دارد. شاید فکر کنید، جستجوی عکس‌ها در پنل متادیتا در لایتروم، چقدر اهمیت دارد که بتوانیم عکاسی خودمان را با آن ارتقا دهیم؟ واقعیت این است که شناخت امکانات مقایسه‌ای و فیلتر‌ کردن عکس‌ها در این پانل، آن‌قدر با اهمیت است که یادگیری کار با آن، نه فقط در لایتروم، بلکه می‌تواند کار با دوربین و حتی دید عکاسی ما را نیز متحول کند. بیایید با هم آن را بررسی کنیم.

پنل متادیتا در لایتروم چیست؟

پنل متادیتا در لایتروم در واقع یک پنل جستجو و دسته‌بندی عکس‌ها است که به شما امکان می‌دهد تا در میان آرشیو عکس‌هایتان بگردید و تقریباً عکس‌ها را بر اساس هر نوع اطلاعاتی که همراه آن‌ها ثبت شده است، جدا کنید. احتمالاً می‌دانید که هر عکسی، وقتی ثبت می‌شود، اطلاعات زمان عکس‌برداری خودش را به همراه دارد. یعنی شما می‌توانید ببینید که هر عکس با چه سرعت شاتر، دیافراگم، حساسیت، یا نورسنجی و … ثبت شده و علاوه بر این اطلاعاتی مانند شماره سریال دوربین، تاریخ عکس‌برداری و در برخی موارد حتی موقعیت مکانی محل عکس‌برداری هم در اطلاعات متادیتا یا همان اطلاعات Exif عکس‌ها ذخیره می‌شود.

پنل فیلتر کردن در لایتروم، در واقع شامل تعدادی ستون‌های مختلف می‌شود که می‌توانید گزینه‌های مورد نظر برای جستجو را در آن‌ها انتخاب کنید تا برنامه لایتروم، عکس‌های موجود در کتابخانه‌اش را براساس این گزینه‌ها، برایتان فیلتر یا دسته‌بندی کند. این پنل، به صورت یک نوار با نام Library Filter یا فیلتر کتابخانه در ماژول Library قرار دارد و شامل چندین منو می‌شود. این منو‌ها که به صورت بازشدنی، طراحی شده‌اند در بالای پنجره میانی که همان پنجره نمایش عکس‌ها است قرار دارند و با کلیک روی آن‌ها، می‌توانید بازشان کنید. گزینه Metadata همان ستون‌هایی هستند که مشخصات Exif عکس را نمایش می‌دهند. این ستون‌ها به صورت پیش فرض شامل مواردی مانند زمان عکس‌برداری، دوربین و لنزی که عکس‌ها را گرفته‌اند و برچسب‌هایی می‌شود که احتمالاً روی عکس‌ها قرار داده‌اید. اما این فقط بخشی از اطلاعات متادیتا است. شما می‌توانید به راحتی، ستون‌های مورد نظر خودتان را به این پنل اضافه کنید. کافیست روی منوی سه خط در گوشه بالا سمت راست پنل کلیک کرده و گزینه Add Column را بزنید. با این کار ستون‌های جدید با امکان انتخاب محتوای جدید، به آن اضافه می‌شود.

البته ستون جدید، بدون فیلتر است و باید خودتان محتوای آن را تعیین کنید. برای انتخاب یک فیلتر جدید یا تغییر فیلتر‌های قبلی (محتوای ستون‌های موجود)، روی نام آن کلیک کنید تا منوی انتخاب محتوا باز شود.

پنل متادیتا در لایتروم

گزینه‌هایی مانند focal length (فاصله کانونی لنز)، iso یا حساسیت، shutter speed (سرعت شاتر) و aperture یا دیافراگم برای ما اهمیت زیادی دارد. زیرا می‌توانیم با دیدن اعدادی که بلافاصله در روبروی آن‌ها گزینه‌های آن‌ها نشان داده می‌شود، بفهمیم که برای هر گزینه، چند عکس در کتابخانه ما با آن مشخصات وجود دارد. به عنوان مثال در عکس زیرین می‌بینیم که در کتابخانه من، 8 عکس با دیافراگم f/1.4 گرفته شده یا 10 عکس از مجموعه من، با دوربین نیکون D750 ثبت شده است. اگر هم می‌خواهیم ببینیم کدام عکس‌ها این شرایط را داشته‌اند، کافیست روی این عدد کلیک کنیم تا بلافاصله همان تعداد عکس، از میان عکس‌های دیگر، فیلتر شده و نمایش داده شوند.

پنل متادیتا در لایتروم

حالا که می‌دانیم که پنل متادیتا در لایتروم چیست، ببینیم که چه کمکی می‌تواند به ما بکند و چگونه ممکن است سطح دانش عکاسی ما با استفاده از آن ارتقا یابد؟

یاد می‌گیرید که دقیقاً چه چیزی را قرار است تجربه کنید؟

خیلی از عکس هایی که من در این پوشه نگهداری می‌کنم، عکس‌های Sample یا نمونه‌ای هستند که از گالری‌های آنلاین وب‌سایت‌های بررسی دوربین و لنز، دانلود کرده‌ام. به عنوان مثال اغلب در وب‌سایت DPreview به گالری دوربین‌هایی که دوست دارم سر می‌زنم و عکس‌هایی که با آن‌ها گرفته شده‌اند را بررسی و دانلود می‌کنم. به این ترتیب عکس‌های جالبی که با این دوربین‌ها گرفته شده‌اند را در یک پوشه نگهداری می‌کنم تا بعدا از آن‌ها برای مقایسه کیفیت دوربین‌ها و لنز‌ها استفاده کنم. با این پنل متادیتا، می‌توانم بررسی کنم که یک دوربین یا لنز خاص، کدام عکس‌ها را گرفته است. همچنین وقتی با تنظیمات مختلف عکس می‌گیرید، با این شیوه می‌توانید به سرعت، عکس‌ها را براساس یک شرایط خاص از دوربین یا لنز‌تان دسته بندی کنید. مثلاً می‌توانید خیلی سریع، کیفیت عکس‌هایی که با فاصله کانونی 70mm گرفته شده‌اند را با عکس‌هایی که با فاصله کانونی 24mm گرفته شده‌اند مقایسه کنید. یا ببینید محوشدگی پس زمینه در f/1.8 کدامیک از لنز‌هایتان بیشتر است. به عنوان مثال با نگاه کردن به این لیست، می‌توانم بفهمم که من خیلی به ندرت با سرعت‌های شاتر طولانی مدت عکاسی می‌کنم. چون اصولا من عکاس پرتره و عروسی هستم عکاسی با نوردهی طولانی، چندان برایم کاربرد ندارد. بنابراین احتمالاً عکاسی روی سه‌پایه با نوردهی‌های طولانی از آن دسته عکس‌هایی است که باید زمان بیشتری برای یادگیری و تجربه‌ کردنشان اختصاص دهم. یا مثلاً می‌توانم ببینم که تقریباً اغلب عکس‌هایی که می‌گیرم با لنز‌های تله بلند و فاصله‌ کانونی‌های بالاتر از 100mm است. بنابراین وقتی می‌خواهم به لنز بعدی که می‌خواهم بخرم فکر کنم، احتمالاً به یک لنز تله بلند نیازی نخواهم داشت و برعکس، خرید و استفاده از یک لنز واید با فاصله کانونی کمتر از 20mm می‌تواند تغییر بزرگی در قاب‌هایی که می‌گیرم ایجاد کند.
فیلتر‌ کردن عکس‌ها در پنل متادیتا در لایتروم ، علاوه بر نمایش دادن نقاط ضعف و قوت عکس هایی که می‌گیریم، به ما می‌گوید که در کدام بخش‌ها ضعیف‌تر یا قوی‌تر هستیم و به چه تجهیزات یا مهارت‌هایی نیاز داریم.

یاد می‌گیرید اشکال کارتان کجاست!

احتمالاً در مقالات آموزشی مختلف، درباره اینکه کدام فواصل کانونی یا کدام دیافراگم‌ها برای یک نوع خاصی از عکاسی مناسب‌تر است، زیاد خوانده‌اید. مثلاً می‌شنوید که اغلب عکاسان پرتره تمایل دارند با فواصل کانونی بالاتر از 85mm عکاسی کنند. یا مثلاً می‌شنوید که عکس‌هایی که با فاصله کانونی کمتر از 30mm گرفته می‌شوند اغلب دچار اشکالات عمومی لنز‌ها مانند اعوجاج یا تیرگی دور می‌شوند و باید اعوجاج آن‌ها را تصحیح کرد. اما آیا این موارد درباره لنز‌ یا لنز‌هایی که خودتان دارید هم صادق است؟ آیا کیفیت لنزی که دارید، در تمام فواصل کانونی آن ثابت است؟ اگر یک لنز زوم دارید و دوربینتان یک دوربین غیر فول‌فریم است، از چه فاصله کانونی  به بعد، می‌توانید اشکالات لنز را در آن ببینید؟ شدت لبه‌های رنگی (Chromatic Abberation) در چه فاصله کانونی لنز‌تان بالاتر می‌رود؟ تیرگی دور در چه فاصله کانونی بیشتر خود را نشان می‌دهد؟ لرزش دستتان از چه فاصله کانونی به بعد خودش را نشان می‌دهد؟ بهترین دیافراگم لنز‌تان کدام است؟ بیشترین شارپنس را کی دارید؟ در عکس‌های پرتره نزدیک، با چه دیافراگمی خطر محو شدگی بیشتر می‌شود؟
همه این‌ها مواردی هستند که شاید سال‌ها باید عکس بگیرید و در بین عکس‌هایتان تک به تک جستجو کنید تا بتوانید این مشخصات و از همه مهم‌تر اینکه به صورت مقایسه ای و در کنار هم، آن‌ها را ببینید و تجربه کسب کنید.

محدودیت‌های تجهیزاتتان را بشناسید

اگر بلندترین فاصله کانونی لنزتان 70mm است و تعداد خیلی زیادی از عکس‌هایتان را در فاصله کانونی 70mm گرفته‌اید، احتمالاً وقت آن است که یک لنز تله بلند تهیه کنید. اگر بازترین فاصله کانونی لنزتان f/2.8 است و تعداد زیادی از عکس‌هایتان را روی این دیافراگم گرفته‌اید، احتمالاً لازم است یک لنز سریع‌تر با دیافراگم باز‌تر، مانند یک 50mm f/1.8 تهیه کنید تا بتوانید در نور کم، از حساسیت‌های کمتری استفاده کنید. اگر تعداد زیادی از عکس‌هایتان، با حساسیت‌های بالاتر از سطح عادی دوربینتان گرفته شده و دوربینتان غیر فول‌فریم است، احتمالاً نیاز به یک دوربین فول‌فریم با نویز کمتر دارید تا بتوانید با خیال راحت، حساسیت دوربین را افزایش دهید. کافیست با یک کلیک، عکس هایی که با حساسیت ISO 3200 یا 6400 گرفته‌اید را دسته‌بندی کنید تا ببینید آیا نیاز به یک دوربین با نویز کمتر دارید یا خیر.
یا ساده‌تر اینکه اگر با چند دوربین مختلف عکاسی می‌کنید، می‌توانید اول روی حساسیت ISO 6400 کلیک کنید و بعد ببینید با کدامیک از دوربین‌هایتان عکاسی کرده‌اید. با این کار میزان حساسیت و خروجی دوربین‌های مختلفتان را در این حساسیت پیدا می‌کنید و به راحتی می‌توانید در هر پروژه، بهترین تجهیزات را برای کار انتخاب کنید.

شروع به استفاده از لنز‌های پرایم کنید

تقریباً اغلب عکاسان تازه‌کار با لنز‌های زوم، شروع به یادگیری می‌کنند. این لنز‌ها ارزان‌تر هستند و طبیعتاً از آنجا که فواصل کانونی بیشتری را پوشش می‌دهند برای شروع عکاسی، کاربرد ساده‌تری هم دارند. به همین دلیل هم خرید و به کارگیری یک لنز پرایم که فاصله کانونی ثابت دارد، هم نگران کننده‌تر است و هم چالش برانگیز‌تر. اما سؤال اینجاست که اگر تصمیم به خرید یک لنز پرایم دارید، کدام فاصله کانونی برایتان مناسب‌تر است؟ اگر اغلب عکس‌هایتان حول و حوش فواصل نرمال است، یک لنز 50mm بخرید. اگر بیشتر با فواصل تله‌ عکاسی می‌کنید یک لنز 85mm نیاز دارید. اگر خیلی با واید عکس می‌گیرید، یک لنز پرایم 24mm یا 35mm بخرید.
تعداد عکس‌ها را در پنل متادیتا در لایتروم ببینید تا بلافاصله بفهمید که لنز پرایمی که می‌خواهید جایگزین لنز فعلی‌تان بشود، باید دقیقاً چه فاصله کانونی داشته باشد.

شگفت‌زده می‌شوید

گاهی اوقات نگاه کردن به آرشیو عکس‌هایتان، شما را شگفت‌زده می‌کند. مثلاً من وقتی آرشیو عکس‌هایم را نگاه می‌کردم، از تعداد زیاد عکس‌هایی که با گوشی تلفن همراهم گرفته بودم بسیار متعجب شدم. اگرچه چون اغلب اوقات همراهم هست، نباید چندان جای شگفتی باشد. اما از آنجا که من عکاس حرفه‌ای هستم و خیلی از دوربینم استفاده می‌کنم، توقع نداشتم این‌همه با دوربین موبایلم عکس گرفته باشم. شاید بد نباشد اگر اخبار تصویرگری دیجیتال با موبایل‌ها را هم پیگیری کنم و برای تعویض گوشی موبایلم هم برنامه‌ریزی کنم. آرشیو عکس‌هایم نشان می‌دهد در کنار شغل و حرفه عکاسی، وجود یک دوربین قدرتمند بر روی موبایلم، احتمالاً چقدر می‌تواند برایم لذت‌بخش باشد و شاید من را علاقه‌مند کند تا عکس‌هایی که با گوشی موبایلم می‌گیرم را هم ادیت کنم.

پریست لایتروم

چه زمان‌هایی کمتر به سراغ عکاسی می‌روید؟

ستون تاریخ‌ها هم می‌تواند بسیار جذاب باشد. خصوصاً اگر آرشیو عکس‌هایتان، متعلق به زمانی بیشتر از یکسال باشد، با مقایسه عکس‌هایی که در ماه‌های مختلف سال گرفته‌اید می‌فهمید که چه زمان‌هایی برای عکاسی بیشتر وقت گذاشته‌اید و چه زمان‌هایی بیشتر به ادیت و ویرایش عکس‌هایتان می‌پردازید. کدام فصل‌ها، برایتان فصل‌های شلوغ‌تری هستند. چه ماه‌هایی آزادتر هستید تا به علاقه‌مندی‌های خودتان بپردازید و کدام ماه‌ها، مجبورید بیشتر به درآمد عکاسی فکر کنید.

آماده شدن برای یک سفر عکاسی

وقتی می‌خواهم به یک تور یا سفر عکاسی بروم، معمولاً با کمبود جا مواجه هستم. یعنی نمی‌توانم همه تجهیزات خودم را بردارم و مجبورم فقط دوربین و لنز‌ها و تجهیزاتی که واقعاً ضروری هستند و مورد نیازم واقع می‌شوند را همراهم ببرم. در چنین مواقعی، وقتی می‌خواهم به جاهایی ناشناخته بروم که قبلاً به آنجا سفر نکرده‌ام، معمولاً شروع می‌کنم به تحقیق آنلاین و سعی می‌کنم با استفاده از وب‌سایت‌هایی مانند Google، Flickr و … ببینم افراد دیگری که قبلاً به آنجا رفته‌اند، معمولاً از چه تجهیزاتی بیشتر استفاده کرده‌اند. با این کار می‌توانم یک دید کلی از تجهیزاتی که مورد نیاز خودم هم هستند پیدا کنم. اما مشکل اینجاست که با این روش، من فقط با دید و نگاه آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کنم. در واقع مانند این است که یکی از دوستانتان، به شما بگوید که در آنجا یک لنز اولترا واید نیاز خواهید داشت، چون خود او عکس‌های واید را خیلی دوست دارد. اما این کار سبب می‌شود تا سلیقه شخصی خودتان را فراموش کنید. ممکن است جایی که یک عکاس دیگر با لنز‌های اولترا واید کار می‌کند، سلیقه شما بیشتر روی لنز‌های نرمال باشد یا حتی بخواهید با تله‌واید عکاسی کنید.
در چنین مواقعی هم می‌توانید به متادیتاهای عکس‌های قبلی‌تان در پنل متادیتا در لایتروم مراجعه کنید. ببینید قبلاً در موقعیت‌های مشابه و نزدیک به آنجا، خودتان بیشتر از چه تجهیزاتی استفاده کرده‌اید. هیچ‌کس، سلیقه‌اش از خود شما به خودتان نزدیک‌تر نیست. اگر در کوهستان، از لنز‌های نرمال بیشتر استفاده کرده‌اید، قطعاً باز هم همان کار را می‌کنید. اگر می‌بینید که اغلب عکس‌هایتان در کنار دریا، یا خیلی تله‌فتو یا خیلی واید است، طبیعتاً لنز‌های پرایم نرمال جایی در کیف تجهیزاتتان ندارند. اگر مطمئن هستید که درصد بالایی از عکس‌هایی که در غروب گرفته‌اید بدون فلاش هستند، احتمالاً دیگر نیاز ندارید تا یک فلاش اکسترنال همراه ببرید. به طور کلی، آمار گرفتن از شرایط موقعیت‌های قبلی، بهترین راهنمای شما برای سفر‌های آینده‌تان است و پنل Metadata در لایتروم می‌تواند به خوبی این کار را برایتان انجام دهد.

پنل متادیتا در لایتروم را خیلی جدی‌تری از یک پنل سرچ به حساب آورید. اگر مدت زیادی است که با لایتروم کار می‌کنید، اما از این پنل خیلی استفاده نکرده‌اید، کمی وقت بگذارید و اجازه دهید تا این پنل جای خود را در روند کاری شما باز کند و عادت‌های کاریتان را تغییر دهد. اگر درباره پنل متادیتا در لایتروم سوال یا تجربه‌ای دارید، در بخش کامنت‌ها با ما در میان بگذارید.

  • تصویر دیجیتال
  • ۰
  • ۰

تقریباً همه ما با اشکالاتی که استفاده از حساسیت بالا در دوربین‌های دیجیتال پدید می‌آورند آشنا هستیم. می‌دانیم که افزایش حساسیت دوربین، می‌تواند به افزایش نویز منجر شود و این مشکل، تأثیر بدی روی خروجی عکس می‌گذارد. بسیاری از عکاسان سعی می‌کنند با استفاده از فیلتر‌های فتوشاپ یا نرم‌افزارهای جانبی این برنامه مانند Nik Define این اشکال را تا حدودی کاهش دهند. اما اشکالی که اغلب این برنامه‌ها دارند این است که استفاده از آن‌ها روی دسته بزرگی از عکس‌ها، به راحتی امکان پذیر نیست و می‌بایست به صورت تک به تک روی عکس‌ها استفاده شود. یکی از امکانات برنامه لایتروم، امکان استفاده از فیلتر‌های کاهش نویز به صورت دسته‌ای است. یعنی می‌توانید قابلیت کاهش نویز آن را روی تعداد زیادی عکس، به صورت هم‌زمان اجرا کنید و نویز همه آن‌ها را هم‌زمان کاهش دهید. در این مقاله نگاهی داریم به قابلیت کاهش نویز در لایتروم کلاسیک CC.

کاهش نویز یا کاهش کیفیت

قبل از اینکه شروع به کار کنیم، توجه به دو نکته بسیار ضروری است. باید توجه داشته باشیم که اصولاً مفهومی به نام کاهش نویز، در عکس‌های دیجیتالی وجود ندارد. چون اگر امکان کاهش نویز وجود داشته باشد، خود دوربین‌ها این کار را انجام می‌دهند و این یک پدیده وابسته به حسگر دوربین است. شرکت‌های دوربین‌سازی هر سال، هزینه‌های گزافی را برای بهبود کارآیی پردازشگر و حسگر دوربین‌ها می‌کنند تا بتواند نویز ایجاد شده را در همان مرحله ورود نور به دوربین، کاهش دهند. نتیجه این تحقیقات و بهبود‌ها نیز بسته به حسگر دوربین‌ها، در طی این سال‌ها آرام آرام تغییر کرده و امروز با دوربین‌هایی روبرو هستیم که نسبت به نسل‌های قبلی خود، نویز کمتری ایجاد می‌کنند. به همین دلیل هم هست که عکاسان حرفه‌ای که مجبورند در نور کم عکاسی کنند، مدام در پی تغییر و ارتقا دوربین‌های خودشان هستند.

 آموزش لایتروم، از صفر تا صد ، ویدئویی فارسی و رایگان 

اما چرا اصولاً کاهش نویز را هم رده کاهش کیفیت عکس می‌دانیم؟ در واقع کاهش نویز نرم‌افزاری چیزی نیست جز محو کردن پیکسل‌های تصویر. می‌دانیم که نویز تصویر، جایگزین پیکسل‌های رنگی واقعی می‌شود و وقتی می‌خواهیم آن‌ها را محو کنیم، مجبوریم بخشی از پیکسل‌های تصویر که هم جوار آن‌ها هستند را هم حذف کنیم. به همین دلیل استفاده بیش از حد از فیلتر‌های نرم‌افزاری حذف نویز، منجر به افت کیفیت می‌شود. اتفاقاً دلیلی که باعث می‌شود تا عکاسان حرفه‌ای، کاهش نویز در لایتروم را آموزش ببینند، این است که بتوانند با کمترین افت کیفیت، نویز‌ها را تا حدودی محو کنند.

نکته دیگری که در اینجا قابل توجه است، کاهش نویز عمومی تصویر است. می‌دانیم که نویز عکس، به طور کلی در تمام سطح عکس پراکنده می‌شود و اینطور نیست که بخشی از تصویر نویز کمتر یا بیشتر داشته باشد. فقط اینکه نویز‌ها که معمولاً پیکسل‌های روشن هستند، عموماً در مناطق تیره بیشتر دیده می‌شوند (یعنی مثلاً عکس‌های شب، حتی در حساسیت برابر هم بیشتر از عکس‌های روز، نویز خود را نشان می‌دهند). بنابراین فیلتر‌های کاهش نویز را نمی‌توان تنها به بخش‌های محدودی از عکس اعمال کرد. در لایتروم هم برخلاف فتوشاپ، امکان لایه‌بندی عکس وجود ندارد و کاهش نویز را روی همه عکس اعمال می‌کنیم. اگرچه قلم تنظیمات منطقه‌ای یا Local Adjustment در لایتروم، یک اسلایدر نویز هم دارد و می‌تواند به شکل محدود، نویز را در مناطق خاصی از تصویر کاهش دهد، اما فیلتر اصلی کاهش نویز در لایتروم به عنوان یک پنل جداگانه، عملکرد مستقلی دارد و روی همه عکس تأثیر می‌گذارد.
به بیان ساده‌تر اینکه، اگر می‌خواهید نویز تصویر را در منطقه خاصی کم کنید، می‌توانید از ابزار قلم استفاده کنید که البته امکانات چندان زیادی ندارد. اما اگر می‌خواهید تنظیمات پیشرفته کاهش نویز در لایتروم را استفاده کنید، باید از پنل مخصوص آن استفاده کنید که برای کار روی همه عکس استفاده می‌شود.

یک روش دیگر هم این است که عکس‌هایی که کاهش نویز با لایتروم را روی آن‌ها انجام دادیم، به صورت لایه‌بندی شده در داخل فتوشاپ، با لایه عکس اصلی روی هم قرار دهیم و نقاطی که نمی‌خواهیم کاهش نویز روی آن‌ها اتفاق بیفتد را ماسک کنیم. البته طبیعتاً این روش، نیازمند صرف وقت بیشتری است. اما در هرحال، روشی که در این مقاله به آن اشاره می‌کنم، برای اغلب عکس‌ها و نیاز عمومی عکاسان، کاملاً مناسب و کافی است.

نویز را بهتر بشناسیم

نویز در عکس‌های دیجیتال معمولاً به دو صورت دیده می‌شود. نویز‌های نورانی و نویز‌های رنگی که آن‌ها را با نام luminance noise و color noise می‌شناسیم. نویز‌های رنگی، معمولاً پیکسل‌هایی با رنگ‌های مختلف در مناطقی هستند که اصولاً باید به رنگی دیگر باشند.  به عنوان مثال در تصویر زیر می‌بینید که پیکسل‌هایی از رنگ‌های قرمز و زرد و آبی، در زمینه‌ای که اصولاً باید به رنگ ثابت و یکدست سبز باشد دیده می‌شوند.

کاهش نویز در لایتروم

نویز نورانی بیشتر ظاهری شبیه به Grain یا دانه‌بندی عکس‌های آنالوگ دارد. یعنی ظاهر پراکنده و نورانی آن‌ها در زمینه‌های تیره‌ رنگ را می‌توان با Grain در فیلم‌های آنالوگ که دارای حساسیت بالا بودند مقایسه کرد. این همان نویزی است که با افزایش حساسیت در دوربین‌های دیجیتال هم بیشتر دیده می‌شود.

کاهش نویز در لایتروم

نسخه‌های پردازش تصویر در لایتروم

نسخه‌های پردازش تصویر در لایتروم، نحوه رفتار و تفسیر این برنامه از آنچه که پیکسل تصویر است و تفاوت آن با نویز را تعیین می‌کند. یعنی لایتروم از یک موتور پردازشی برای تفسیر عکس استفاده می‌کند که معمولاً هر سال نسبت به قبل بهبود پیدا می‌کند. بنابراین هرچقدر از برنامه لایتروم جدیدتری استفاده کنید، احتمالاً شناخت برنامه از آنچه که در تصویر نویز خوانده می‌شود بهتر می‌شود. به عنوان مثال روشی که در آموزش ویدئویی لایتروم نسخه 4 و کاهش نویز در این برنامه توضیح دادم، از نسخه پردازشی 2012 استفاده می‌شد، در حالی که نسخه‌های اخیر لایتروم از نسخه‌های پردازشی بسیار قوی تری استفاده می‌کنند.
اگر می‌خواهید بدانید نسخه پردازشی لایتروم شما چیست، می‌توانید پنل Camera Calibration در ماژول Develop را باز کنید و زیر عبارت پنل، نام نسخه پردازشی را ببینید.به عنوان مثال،  لایتروم کلاسیک CC نسخه 2018، از نسخه پردازشی Version 5 استفاده می‌کند که در حال حاضر بهترین نسخه پردازشی است.

کاهش نویز در لایتروم

نکته جالب‌تر اینکه وقتی لایتروم خود را به روز می‌کنید و عکس‌های قدیمی که با نسخه‌های قدیمی‌تر پردازش کرده‌اید را دوباره باز می‌کنید، لایتروم به شما پیشنهاد می‌دهد که آیا می‌خواهید با نسخه پردازشی جدید‌تر، دوباره همان فایل قدیمی را پردازش کنید. بهتر است این پیشنهاد را بپذیرید، چون معمولاً نتیجه بهتری به شما می‌دهد و به این ترتیب، نویز عکس را بهتر تشخیص می‌دهد. اگر می‌خواهید درباره نسخه‌های پردازشی بیشتر بدانید مقاله Lightroom Process Version را مطالعه کنید.

کاهش نویز در لایتروم

برای اینکه نویز یک عکس را در لایتروم کاهش دهید، باید آن را انتخاب کرده و وارد ماژول Develop شوید. در اینجا می‌توانید اسلایدر‌های کاهش نویز را ببینید. همان‌طور که گفتیم، نویز موجود در عکس‌ها متفاوت است و در اینجا هم کنترل‌های متفاوتی برای کاهش نویز نورانی یا رنگی می‌بینید. از آنجا که اصولاً نویز رنگی هیچ‌وقت و در هیچ عکسی مورد استفاده نیست، وقتی عکس را به داخل برنامه Import می‌کنید، لایتروم به صورت پیش فرض برای همه عکس‌های RAW، اسلایدر Color Noise Reduction را روی 25 و Detail و Smoothness  را هم روی 50 قرار می‌دهد.
اما مقدار اسلایدر کاهش نویز نورانی روی صفر قرار دارد و به همین دلیل هم اسلایدر بعدی که Detail است و روی مقدار 50 قرار گرفته، هیچ تأثیری روی عکس نمی‌گذارد.

توجه داشته باشید که برای اینکه کنترل‌های زیر شاخه یکی از این دو نوع نویز عمل کند، حتماً باید ابتدا اسلایدرهای Luminance و Color را از صفر بالاتر ببرید. بنابراین وقتی اسلایدر Luminance روی مقدار صفر قرار دارد، اسلایدر‌های زیرین آن هم خاموش می‌شوند.

اگر نمی‌دانید که نویزی که در تصویر می‌بینید، دقیقاً از کدامیک است، ابتدا اسلایدر‌های نور یا رنگ را تا انتها زیاد کنید و ببینید که چه تأثیری روی عکس می‌گذارد و کدام نویز‌ها حذف می‌شوند. به این ترتیب می‌توانید نوع نویز را تشخیص داده و بعد دوباره مقدار آن اسلایدر را کم کنید و جزئیات دیگر را با اسلایدر‌های زیر آن تغییر دهید.
اگرچه در اغلب موارد، هر دو نویز در عکس‌ها وجود دارند، اما معمولاً نویز رنگی در عکس‌های موبایلی و دوربین‌های کامپکت بیشتر دیده می‌شوند و در دوربین‌های DSLR و دوربین‌هایی که دارای حسگر بزرگ هستند، بیشتر با نویز نورانی مواجه هستید.

وقتی فهمیدید که کدام نویز را می‌خواهید حذف کنید، مقدار اسلایدر را ابتدا روی صفر قرار دهید. بعد روی یک قسمتی از عکس که دارای جزئیات بیشتری هست زوم کنید (این نکته خیلی مهم است، چون باید بتوانید هم‌زمان که نویز را کاهش می‌دهید، تأثیر آن روی جزئیات عکس را هم مقایسه کنید). بعد آرام آرام، اسلایدر نویز را به سمت راست ببرید. اصلاً در کاهش نویز زیاده‌روی نکنید و هر کجا احساس کردید که نویز تا میزان مناسب کم شده است، دست نگه دارید. فراموش نکنید که شما در حال دیدن عکس را بزرگنمایی 1:1 و در واقع روی بزرگ‌ترین حجم نمایش نویز هستید. خیلی اوقات لازم نیست عکس‌ها را با این ابعاد ببینید، خصوصاً زمانی که قرار است عکس را روی شبکه‌های اجتماعی یا اینترنت منتشر کنید نباید چندان نگران کاهش نویز تصویر باشید.
وقتی  Luminance Noiseرا افزایش دادید و به مقدار مناسب رسیدید، سپس به سراغ اسلایدر‌های Detail و Contrast بروید. مقدار Detail آستانه نویز را کنترل می‌کند. یعنی هرچقدر بالاتر باشد، جزئیات عکس را بیشتر حفظ می‌کند. اما طبیعتاً هرچقدر هم بیشتر بخواهد جزئیات را حفظ کند، نویزی که در زیر این مقدار باقی می‌ماند، بیشتر در تصویر رسوب می‌کند و حفظ می‌شود. خود لایتروم این مقدار را به صورت پیش‌فرض روی 50 قرار می‌دهد و برای شروع بد نیست. بهتر است شما این مقدار را در همین حوالی قرار دهید.
اما گزینه بعدی Contrast نام دارد که احتمالاً با مفهوم آن بیشتر آشنا هستیم. با افزایش این گزینه، لایتروم سعی می‌کند در مناطقی که به رنگ‌های یکدست و یکنواخت رسیده‌ است بیشتر دنبال کنتراست بگردد و تفاوت‌های رنگ و نور را بیشتر آشکار کند. کاهش این گزینه باعث می‌شود تا تصویری یکدست‌تر داشته باشید و احتمالاً برای ویرایش‌های بعدی نیاز زیادی به شارپ‌سازی و تغییر کنتراست لبه‌ها خواهد داشت.

برای کاهش نویز‌های رنگی، سه اسلایدر دیگر داریم که درباره یکی از آن‌ها قبلاً توضیح دادیم. در واقع همه کنترل نویز‌های رنگی، ابتدا مستلزم تغییر اسلایدر Color است تا دیگر اسلایدر‌های در این بخش فعال شوند. اسلایدر Color دقیقاً همان کار اسلایدر Luminance را برای نویز‌های نورانی انجام می‌دهد. یعنی میزان تأثیر روی نویز‌های رنگی را کنترل می‌کند.
اسلایدر بعدی Detail است. این گزینه هم آستانه تغییر رنگ را در جزئیات کوچک تصویر کنترل می‌کند و هر چقدر بالاتر برود، جزئیات رنگی عکس بیشتر حفظ می‌شود. به عنوان مثال در عکس زیر می‌بینید که با افزایش Detail در این بخش، بازتاب نور‌های رنگی موجود در محیط روی سطح شیشه‌ای بطری‌ها، باقی می‌مانند، اما وقتی آن را کم می‌کنیم، این بازتاب‌ها هم به عنوان نویز رنگی حذف می‌شوند.

نهایتاً گزینه Smoothness میزان تأثیرپذیری رنگ نویز‌های حذف شده از پیکسل‌های کناری خودش را تعیین می‌کند و هرچقدر این مقدار را بیشتر کنیم، رنگ نویز‌های حذف شده، از ترکیب پیکسل‌های بیشتری از رنگ‌های کناری دریافت می‌شود. به زبان ساده‌تر، اگر نمی‌خواهید نویز‌های رنگی، هیچ تأثیری از رنگ‌های اطراف بگیرند، این گزینه را خیلی زیاد کنید، اما کم کردن این گزینه، باعث می‌شود تا رنگ‌های پراکنده‌ای که در محیط هستند، تأثیر خود را نگه دارند.

در تصویر زیر می‌بینید که چطور نویز‌های رنگی داخل عکس حذف شده‌اند:

کاهش نویز در لایتروم

و می‌بینید که چطور بعد از حذف نویز‌های رنگی، نویز‌های نورانی را هم حذف کرده‌ایم. دقت داشته باشید که همواره بهتر است نویز‌های نورانی را بعد از نویز‌های رنگی حذف کنید تا نتیجه بهتری بدهد.

کاهش نویز در لایتروم

حذف نویز دسته‌ای عکس‌ها

خبر خوب اینکه لازم نیست همه این زحمات را برای تک تک عکس‌ها متحمل شوید. یعنی اگر تعداد زیادی عکس را در شرایط یکسانی گرفته‌اید (دوربین و لنز و حساسیت یکسان بوده و سوژه‌ها هم در یک محیط رنگ و نور قرار دارند) می‌توانید همه این تنظیماتی که تا اینجا انجام دادید را روی باقی عکس‌ها اجرا کنید.
برای این کار کافیست در ماژول کتابخانه عکسی که نویز آن را گرفته‌اید را انتخاب کنید و بعد با نگه داشتن دکمه Ctrl عکس‌های دیگری که همان شرایط را دارند هم به انتخاب اضافه کنید. بعد روی عکس اول کلیک راست کرده و از منوی Develop Setting گزینه Sync Setting را بزنید.

کاهش نویز در لایتروم

در پنجره‌ای که باز می‌شود گزینه‌های دیگر به جز Noise Reduction را بردارید و Synchronize را بزنید. حالا اگر عکس‌ها دیگر را باز کنید و ببینید، متوجه می‌شوید که همه این تغییرات روی آن‌ها هم ایجاد شده است.

کاهش نویز در لایتروم

کاهش نویز در لایتروم به صورت منطقه‌ای

همان‌طور که گفتم می‌توانید نویز را با قلم موی لایتروم هم حذف کنید. اگرچه این ابزار به اندازه پنل اصلی رفع نویز، امکانات و دقت ندارد، اما برای کاهش سریع نویز در یک محدوده کوچک مناسب است.
برای این کار باید در همان ماژول Develop روی قلم موی تغییرات منطقه‌ای یا Local Adjustments کلیک کنید. با فعال کردن این قلم مو، تمامی اسلایدر‌هایی که می‌تواند بخش‌های مختلف تنظیم را کنترل کنند، پدیدار می‌شود.
توجه داشته باشید که اگر نمی‌خواهید به جز نویز، تغییر دیگری روی عکس اتفاق بیفتد، همه مقادیر را روی تغییر صفر قرار دهید و صرفاً مقدار نویز را افزایش دهید.

کاهش نویز در لایتروم

پس از انتخاب مقدار مناسب، می‌توانید آن را روی عکس بکشید تا نویز تصویر را حذف کند.

کاهش نویز در لایتروم

همان‌طور که می‌بینید هیچ تنظیماتی برای کاهش نویز‌های رنگی یا نورانی به صورت جداگانه وجود ندارد و امکان کنترل جزئیات و آستانه تأثیر فیلتر کاهش نویز نیست. بنابراین این روش برای عکس‌هایی مختلف مناسب نیست و نکته جالب‌تر اینکه اگر مقدار این گزینه را از صفر کمتر کرده و رو به مقادیر منفی بروید، باعث ایجاد و افزایش نویز در آن منطقه نیز می‌شود. شاید برایتان جالب باشد که چرا ممکن است کسی بخواهد نویز عکس را افزایش دهد. در مقاله‌ای دیگر به این موضوع خواهم پرداخت.
اگر درباره این مطلب سؤالی دارید، می‌توانید از بخش کامنت‌ها درباره آن بپرسید.

  • تصویر دیجیتال
  • ۰
  • ۰

شرکت ادوبی، از نسخه 3 برنامه لایتروم به بعد، قابلیتی را در آن قرار داد که به عکاسان کمک می‌کند تا اشکالات شناخته شده در لنز‌های دوربین‌های DSLR یا بدون آینه خودشان را به سادگی برطرف کنند. این قابلیت که بخشی از ماژول Develop در برنامه لایتروم است، Lens Corrections نام دارد و به معنی اصلاحات لنزی است. این ابزار قدرتمند می‌تواند در کمتر از چند دقیقه، کاری که باید ساعت‌ها وقت صرف ان کنید را برایتان انجام دهد و عکس‌هایتان را به صورت تک‌تک یا یکپارچه، تصحیح کند. در این آموزش، من برایتان می‌گویم که قابلیت Lens Corrections در لایتروم چیست و چطور می‌تواند اشکالات اپتیکال لنزتان را از روی عکس‌هایی که گرفته‌اید حذف کنید. همچنین یاد می‌گیرید که اگر لنزی که از آن استفاده می‌کنید، دارای پروفایل رسمی در لایتروم نیست، چطور خودتان یک پروفایل جدید برای آن بسازید و از این به بعد، برای تصحیح اشکالات لنزتان، از همان پروفایل استفاده کنید.

قابلیت Lens Corrections در لایتروم چیست؟

قابلیت Lens Corrections یک ابزار یا پنل جداگانه در ماژول Develop است که برخی از منابع آن را به نام زیر ماژول تصحیح لنز هم نامیده‌اند. این ابزار به شما اجازه می‌دهد تا اشکالاتی مانند اعوجاج و کشیدگی لنز‌ (خصوصاً در لنز‌های واید و زوم)، لبه‌های رنگی در مناطق پرکنتراست یا همان  chromatic aberration، وینیتینگ یا تیرگی دور کادر و همچنین اشکالات حاصل از پرسپکتیو عکس را به صورت غیر مخرب برطرف کنید. خوبی قابلیت Lens Corrections در لایتروم این است که برخلاف بسیاری از قابلیت‌های ویرایشی در نرم‌افزارهای ویرایشگر، می‌توانید آن را کپی کنید و از یک عکس، روی عکس دیگر کپی کنید. یعنی مثلاً می‌توانید اشکالات لنز را برای صدها عکسی که با همان لنز گرفته شده، به صورت یک باره و دسته‌ای، پیاده‌سازی کنید. یعنی قابلیت تصحیح لنز اصولاً یک ویرایش غیر مخرب و قابل تکرار محسوب می‌شود.

قابلیت Lens Corrections در لایتروم چیست؟

همچنین اگر نکات وارد کردن عکس‌ها به لایتروم را بدانید می‌توانید هنگام ورود عکس‌ها، بلافاصله اول اشکالات لنز را برطرف کنید و بعد عکس‌ها را وارد کامپیوتر کنید. ممکن است فکر کنید اگر قرار است همه عکس‌ها از همان اول تصحیح شوند، چرا خود لایتروم به صورت خودبه‌خود و بدون فرمان مستقیم، این کار را انجام نمی‌دهد؟ به خاطر داشته باشید که تصحیح لنز یک ویرایش ساده نیست که بتوان آن را روی هر لنزی پیاده کرد و در مورد لنز‌های گوناگون و حتی در مورد فواصل مختلف و دیافراگم‌های متفاوتی که یک لنز زوم یا پرایم دارد، می‌تواند تغییر کند. آرایش اپتیک و قطعات لنز‌ها در شرایط مختلف نوردهی تغییر می‌کند و به همین شکل ممکن است اشکالات یک لنز در دیافراگم‌های باز‌تر یا بسته‌تر بیشتر نمود پیدا کند یا حتی میزان اعوجاج لنز در محدوده واید یک لنز یا محدوده تله آن فرق کند.
از سوی دیگر اپتیک لنز‌هایی که فاصله کانونی یکسانی دارند هم با هم فرق دارد. به همین دلیل هم نمی‌توان صرفاً به خاطر مشابهت دیافراگم و فاصله کانونی دو لنز، اصلاحاتی که روی مثلاً یک لنز واید Nikon 35mm f/1.4G انجام می‌شود را روی یک لنز Sigma 35mm f/1.4G هم پیاده کرد. کارشناسان ادوبی، سال‌هاست که به طور پیوسته روی لنز‌های پرکاربرد در دنیای عکاسی دیجیتال کار می‌کنند و با لابراتوار‌های پیشرفته و آزمون‌های پیچیده، اصلاحات مورد نیاز و متناسب برای اپتیک این لنز‌ها را به صورت تنظیمات از پیش آماده در برنامه لایتروم و همچنین در ویرایشگر فایل‌های خام یا ACR قرار می‌دهند. این لیست در طول این چند سال همچنان در حال کامل‌تر شدن است و هرچقدر جلوتر می‌رویم، لنز‌های بیشتری به این مجموعه اضافه می‌شوند. بنابراین اگر می‌خواهید از جدیدترین و کامل‌ترین سری تنظیمات اصلاح اشکالات لنز برخوردار شوید، بهتر است از جدید‌ترین نسخه لایتروم و نسخه آپدیت ویرایشگر فایل‌های خام فتوشاپ استفاده کنید.

گاهی اوقات ممکن است متوجه اشکالات یک لنز نشوید. خصوصاً زمانی که از عکس‌هایی با فاصله زیاد و بدون خطوط راهنمای و موازی هم عکس می‌گیرید. در عکس زیر می‌توانید ببینید که قابلیت اصلاح اشکالات لنز، چقدر می‌تواند روی کارآیی لنز مؤثر باشد:

در تصویر زیر می‌توانید با کشیدن اسلایدر روی عکس به چپ و راست، اصلاحات اعمال شده روی عکس را مشاهده کنید. همان‌طور که در تصویر هم مشخص است، عملکرد این اصلاحات فوق‌العاده است و کیفیت عکس‌هایتان را متحول کند. در این عکس، به ترتیب ابتدا اعوجاج و تیرگی دور عکس برطرف شده و بعد لبه‌های رنگی یا CA و نهایتاً اصلاح پرسپکتیو انجام شده است. (اصلاح پرسپکتیو از نسخه 5 لایتروم در این برنامه قرار گرفته است)

چطور از قابلیت اصلاح لنز استفاده کنیم؟

پانل Lens Corrections
اصلاح اعوجاج و تیرگی دور در عکس‌ها در برنامه لایت روم بسیار ساده است. کافیست به ماژول Develop بروید (اگر در ماژول کتابخانه هستید دکمه D را بزنید) و در پنل‌های کناری به پایین بروید تا پنل (یا زیر ماژول) Lens Corrections را ببینید. در اینجا در برگه اول که Profile نام دارد، گزینه “Enable Profile Corrections” را روشن کنید. این گزینه پروفایل اصلاحات لنز را فعال می‌کند. در تصویر زیر می‌توانید این گزینه را ببینید:

قابلیت Lens Corrections در لایتروم چیست؟

اگر از نسخه‌های قدیمی‌تر لایتروم استفاده می‌کنید و این برگه را نمی‌بینید، می‌توانید این قابلیت را از برگه Profile فعال کنید. اگر هم می‌خواهید لبه‌های رنگی یا همان Chromatic Aberration را از عکس‌هایتان حذف کنید، باید گزینه Remove Chromatic Aberration را فعال کنید.

در نسخه‌های جدید لایتروم (از نسخه CC به بعد) گزینه‌هایی که برای تنظیم پرسپکتیو بود دیگر در این برگه‌ها قرار ندارد. این دکمه‌ها که برای تصحیح خط افق و همچنین برای برطرف کردن اشکالات پرسپکتیو هستند به پنل دیگری منتقل شده‌اند که Transform نام دارد. طبیعتا از آنجا که پرسپکتیو، معمولاً یکی از اهداف مستقیم عکاسان محسوب می‌شود و در اغلب موارد نیازی به ویرایش آن ندارند، این گزینه به صورت پیش فرض خاموش است. این گزینه، بهترین عملکرد خودش را زمانی نشان می‌دهد که از سوژه‌هایی با خطوط مستقیم (مانند عکاسی معماری و بناها) عکس گرفته‌اید. برای اینکه تأثیر این گزینه را ببینید به تصویر زیر دقت کنید:

برای اینکه ببینید این تصحیح اعوجاج چقدر روی این عکس مؤثر بوده، اسلایدر میانی را جابجا کنید. همان‌طور که می‌بینید، لایتروم با تصحیح پرسپکتیو و خطوطی که روی تصویر می‌بیند، این عکس را کاملاً صاف کرده و پرسپکتیو آن را دقیق و صحیح می‌بینیم. البته در تصویر After (تصویر تصحیح شده) بخش‌هایی از کناره‌ تصویر را سفید می‌بینید. دلیل این اتفاق این است که وقتی لایتروم، عکس را تصحیح کرده، اطلاعات آن بخش‌ از کادر را در اختیار ندارد تا بازسازی کند. بنابراین شاید بهتر باشد، قسمت‌های سفید شده را برش بزنید. البته می‌توانید در برگه Manual با فعال کردن گزینه “Constrain Crop” اجازه دهید تا خود لایتروم این قسمت‌ها را برایتان برش بزند و عکس را کوچک‌تر کند. طبیعتاً اندازه عکس کمی بسته‌تر می‌شود، اما در عوض عکسی صاف و بدون اشکال در اختیار خواهید داشت. در زیر می‌توانید عکس برش خورده را ببینید.

قابلیت Lens Corrections در لایتروم چیست؟

اگر می‌خواهید تصحیح اشکالات لنز را ادامه دهید، باید از تنظیمات از پیش آماده برای لنز‌ دوربینتان استفاده کنید. این تنظیمات در زیر Profile در پانل Lens Corrections است و دقیقاً کنار Manual قرار دارد. کافیست لنزی را که از آن استفاده می‌کنید انتخاب کنید (که البته معمولاً خود لایتروم با توجه به اطلاعات Exif عکستان می‌تواند به صورت خودکار آن را انتخاب کند). فقط کافیست گزینه “Enable Profile Corrections” را فعال کنید. اگر لنزی که از آن استفاده کرده‌اید در پروفایل‌های لایتروم موجود باشد، با فعال کردن این گزینه، بلافاصله سه منوی زیرین ظاهر شده و نام برند، مدل لنز و پروفایلی که از آن استفاده می‌شود را نشان می‌دهند. اگر هم عبارت None را دیدید، به این معنی است که لنزی که استفاده کرده‌اید توسط لایتروم پشتیبانی نمی‌شود و پروفایل آن موجود نیست.

البته هنوز این امکان را دارید که خودتان به صورت دستی، یک مدل لنز را انتخاب کنید و از لایتروم بخواهید از پروفایل آن روی لنز فعلی‌تان استفاده کند. اما به هیچ وجه این کار را پیشنهاد نمی‌دهم. دلیل آن را هم در ابتدای مقاله توضیح دادم. اگر لایتروم هیچ پروفایلی برای لنز شما ندارد، سه راه دارید:

  1. صبر کنید تا شاید در نسخه‌های آینده، پروفایل لنز شما هم به این لیست اضافه شود. به‌هرحال ادوبی، هر یکی دو ماه یکبار، یک آپدیت جدید برای ویرایشگر فایل‌های خام و برنامه لایتروم خودش ارائه می‌دهد که در آن، از فایل‌های خام دوربین‌های جدید و برخی پروفایل‌‌های لنز‌های دیگر، پشتیبانی می‌کند. می‌توانید لایتروم و فتوشاپ خودتان را آپدیت کنید تا این پروفایل‌ها را دریافت کنید.
  2. یک پروفایل برای لنز خودتان درست کنید که روش آن را در پایین‌تر توضیح خواهم داد.
  3. از برگه Manual یا دستی استفاده کنید. یعنی نوع اعوجاج و تیرگی دور در لنز خودتان را با اسلایدر‌ها و کادرهای عددی که خود برنامه در اختیارتان می‌گذارد تصحیح کنید.

اگر تصحیح خودکار به اندازه کافی درست عمل نمی‌کند، دو اسلایدر اضافی برای تصحیح اعوجاج و تیرگی دور در اختیار دارید. مثلاً اگر تأثیر کاری که خود لایتروم انجام می‌دهد خیلی زیاد یا خیلی کم است، می‌توانید از اینجا به صورت دستی آن را درست کنید.
گزینه Setup در اینجا شامل یک حالت Default یا پیش فرض می‌شود که همین چیزیست که در ابتدا می‌بینید. یک حالت Custom هم دارد که به محض اینکه گزینه‌ای را تغییر می‌دهید ظاهر می‌شود و نشان می‌دهد که یک گزینه‌ای را از حالت پیش فرض خارج کردید. یک حالت Auto هم وجود دارد که تا به حال برای من درست کار نکرده و پیشنهاد هم نمی‌کنم حدس زدن درباره شرایط عکس و چیزی که خودتان می‌بینید را به هوش مصنوعی لایتروم بسپارید.

این برگه از اولین نسخه قابلیت Lens Correction در این پنل قرار دارد و به شما امکان می‌دهد تا اگر لایتروم از لنزتان پشتیبانی نمی کند، خودتان همه تنظیمات را به صورت دستی به کار گیرید. اسلایدرهای مختلفی را در این برگه می‌بینید که هر کدام می‌توانند تغییراتی بسیار ظریف و جزئی ایجاد کنند. شخصاً به ندرت به سراغ این برگه می‌آیم.
تصحیح لبه‌های رنگی در بخش‌های پرکنتراست عکس که آن را CA می‌نامیم، به برگه Manual مربوط می‌شود. دقیقاً مانند برگه Profile در اینجا هم این تصحیح برایتان انجام می‌شود و لایتروم سعی می‌کند مقدار این تصحیح را با توجه به شرایط عکس، به صورت خودکار حدس بزند. البته مانند بسیاری جاهای دیگر، در اینجا هم ممکن است خیلی وقت‌ها، تصحیح خودکار، به پای تشخیص دقیق چشم شما به عنوان یک عکاس حرفه‌ای نرسد و در این صورت خود شما می‌توانید لبه‌های بنفش و سبز را با دقت بسیار زیاد و محدودیت‌هایی که خودتان تعیین می‌کنید، حذف کنید. طبیعتاً برای تصحیح به صورت دستی، باید آن‌قدر روی عکس زوم نزدیک کنید که بتوانید این لبه‌ها را ببینید.
همچنین می‌توانید با استفاده از قطره چکان Defringe، رنگی را که می‌خواهید خنثی شود، انتخاب کنید.

اما می‌توانید عملکرد هر کدام از این اسلایدر‌ها را با سعی و خطا یاد بگیرید. خوشبختانه در نسخه‌های جدید لایتروم، این بخش را به طور کامل به پنل Transform منتقل کرده‌اند و دیگر در پنل فعلی که درباره ان صبحت کردیم وجود ندارد. احتمالاً دلیل آن هم کارکرد کم این برگه بوده است.

اعمال کردن تنظیمات تصحیح لنز روی چندین عکس

اگر از تنظیماتی که روی عکستان انجام دادید راضی شدید، می‌توانید این تنظیمات را روی چندین عکس دیگر نیز کپی کنید. یعنی دیگر لازم نیست همه این تنظیمات را روی تک تک عکس‌هایی که با یک لنز و دوربین گرفتید اجرا کنید و کافیست که آن‌ها را در کسری از ثانیه روی باقی عکس‌ها هم ایجاد کنید. برای این کار باید دوباره به ماژول کتاب‌خانه برگردید (دکمه G را بزنید یا روی نام ماژول کتابخانه کلیک کنید). بعد روی عکسی که تصحیح شده راست کلیک کرده و از منوی Develop Setting> Copy Setting پنجره زیر را باز کنید:

قابلیت Lens Corrections در لایتروم چیست؟

همان‌طور که در تصویر می‌بینید، باید همه تنظیمات به جز Lens Corrections را غیر فعال کنید. چون اگر این کار را نکنید، تنظیمات دیگر این عکس، مانند تنظیم رنگ و نور و کنتراست و … هم روی عکس‌های دیگر قرار می‌گیرد. دکمه Copy را بزنید تا این اطلاعات در حافظه لایتروم کپی شود. بعد عکس‌های دیگر را انتخاب کنید. یعنی عکس‌هایی که می‌خواهید تصحیح شوند. (برای این کار باید دکمه Ctrl را نگه دارید و کلیک کنید) نهایتاً دوباره راست کلیک، گزینه Develop Settings و سپس Paste Settings را بزنید تا این اطلاعات روی آن‌ها هم اعمال شود. به همین سادگی.

چطور برای لنز‌هایی که پروفایل ندارند، یک پروفایل لنز بسازیم

تصحیح لبه‌های رنگی یا CA در عکس‌ها چندان مشکل نیست. کافیست روی عکس زوم کنید و ببینید که در کناره‌های پرکنتراست (مانند لبه‌های ساختمان در پس زمینه آسمان روشن) نواری از پیکسل‌های رنگی می‌بینید یا نه و اگر بودند، با جابجا کردن اسلایدر به میزان کافی می‌توانید آن را حذف کنید. اما تصحیح اعوجاج عکس به این سادگی‌ها نیست. چون عکسی که دارید باید دارای لبه‌های صاف از یک گوشه به گوشه دیگر باشد تا بتوانید میزان اعوجاج را به درستی ببینید و برطرف کنید.به همین دلیل عکس‌های منظره، عکس‌های پرتره، عکس‌های حیات وحش یا حتی بسیاری از عکس‌های معماری هم برای یافتن یک الگوی درست برای تصحیح اعوجاج لنز مناسب نخواهند بود.

در اینجا اگر می‌خواهید نتایج دقیق و درستی بگیرید، بهتر است یا صبر کنید تا ادوبی یک پروفایل مخصوص لنز شما منتشر کند، یا خودتان دست به کار شوید و پروفایل مناسب لنزتان را بسازید. شاید به همان دقت پروفایل ادوبی نباشد، اما دست کم بخشی از کار را برایتان سرعت می‌بخشد.

منبع: بلاگ دیج ایمیج

  • تصویر دیجیتال
  • ۰
  • ۰

تقریباً همه عکاسان با مفهوم کنتراست آشنا هستند و می‌دانند که افزایش کنتراست چقدر می‌تواند به زیباتر شدن عکس‌ها کمک کند. اگرچه مفهوم دقیق آن و اینکه تا چه میزان باید از کنتراست استفاده کرد، نیاز به مهارت ویژه‌ای دارد، اما در این میان استفاده از کنتراست موضعی یا داجینگ برنینگ، مفهوم بسیار پیچیده‌تری است که یادگیری آن کمک می‌کند تا یکی از پیچیده‌ترین و تاثیرگذارترین مفاهیم در ادیت عکس را یاد بگیرید. یک تکنیک بسیار عالی برای هدایت چشم بیننده به سمتی که دوست دارید روی آن تمرکز کند.
روش‌های داجینگ و برنینگ بسیار زیاد هستند. اگرچه همه آن‌ها می‌توانند چشم بیننده را هدایت کنند، اما برخی از آن‌ها تأثیرات نامناسبی مانند ایجاد هاله‌های نورانی یا تیره در اطراف سوژه بوجود می‌آورند که از لحاظ فنی و زیبایی شناسی آسیب زننده هستند. در این مقاله می‌خواهیم ببینیم که داجینگ برنینگ دقیقاً چیست و چطور می‌توانیم از بهترین روش‌های آن برای افزایش خلاقیت ویرایشی خودمان بهره ببریم؟

داجینگ و برنینگ چیست؟

داجینگ و برنینگ یکی از قدیمی‌ترین روش‌های ویرایش عکس در عکاسی است که قدمت استفاده از آن به دوران آنالوگ و نوردهی فیلم و کاغذ عکاسی برمی‌گردد. یک روش خلاقانه در تاریک‌خانه‌های عکاسی که درک مفهوم آن بسیار ساده و روش‌های اجرای آن متنوع است. از حالا به بعد داجینگ و برنینگ را با این مفاهیم می‌شناسیم:

  • داجینگ (Dodging) به معنای روشن کردن بخشی از تصویر است
  • برنینگ (Burning) به معنای تاریک کردن بخشی از تصویر است

همه ما می‌دانیم که می‌توانیم همه عکس را با روش‌های مختلف روشن‌تر یا تاریک‌تر کنیم. اما در اینجا معنی این نوع ویرایش، دقیقاً روشن یا تاریک کردن “بخشی یا محدوده‌ای مشخص” از عکس است. بنابراین این نوع تغییرات در عکس را Local Adjustments یا تنظیمات و تغییرات منطقه‌ای یا محدود می‌نامیم.

در قدیم برای روشن کردن قسمتی از یک عکس، روش ساده و خلاقانه‌ای را استفاده می‌کردند. می‌دانیم که در آن زمان وقتی می‌خواستند در تاریکخانه، عکسی را چاپ کنند، دستگاهی به نام آگراندیسور، نور را از نگاتیو عبور می‌داد و روی کاغذ سفید و حساس چاپ عکس می‌تاباندند (تقریباً به همان شکلی که در سینما، نور از داخل نگاتیو عبور کرده و روی پرده سفید می‌تابد). در این حالت، هر کجا از تصویر که نور کمتری دریافت می‌کرد، طبیعتاً روشن‌تر هم می‌شد. یعنی مثلاً برای اینکه در یک عکس بخواهید کوه‌ها را روشن‌تر کنید، باید اجازه نمی‌دادید تا نور شدید روی آن قسمت‌ها بتابد. عکاسان در این مواقع یک تکه مقوا را روی یک میله بلند یا مداد می‌چسباندند و در مدت زمانی که نوردهی می‌کردند (مثلاً 10 یا 15 ثانیه‌ای که نور روی کاغذ می‌تابید)، آن را روی قسمت‌هایی که می‌خواستند روشن‌تر چاپ شود نگه می‌داشتند. به این ترتیب، آن قسمت‌ها نور کمتری می‌گرفت و روشن‌تر می‌شد.

برای تیره کردن یک قسمت‌هایی از عکس هم روشی تقریباً برعکس این روش بالا را استفاده می‌کردند. به این ترتیب که نمی‌توانستند، زمان تابش نور روی یک قسمت را زیاد‌تر کنند. بلکه زمان تابش نور را به طور کلی زیادتر می‌کردند. بعد یک کاغذ با یک سوراخ در میان آن را روی همان میله می‌چسباندند و سعی می‌کردند آن سوراخ را روبروی جایی که می‌خواستند نور بیشتر بخورد نگه دارند. به این ترتیب، آن نقطه نور بیشتر دریافت می‌کرد و بعد از مدتی هم آن را کنار می‌کشیدند و تا همه عکس نور یکسان دریافت کند.

بعضی از عکاسان هم از دستشان برای این کار استفاده می‌کردند. یعنی انگشتانشان را طوری نگه می‌داشتند که یک سوراخ تشکیل شود و نور از لای آن روی کاغذ بتابد. به همین دلیل هم آیکن داجینگ و برنینگ در فتوشاپ، به ترتیب شبیه به یک آب‌نبات چوبی (یک کاغذ گرد با یک دسته) و یک دست با سوراخی در بین انگشتان است! این دو شکل‌هایی هستند که یادآور این تکنیک در تاریکخانه‌های قدیمی هستند.

داجینگ و برنینگ و اهمیت آن برای عکاسان

چرا اصولاً داجینگ و برنینگ اهمیت دارند؟

اصولاً ویرایش عکس، به معنی ایجاد تاکید و هدایت چشم بیننده روی چیزیست که عکاس دوست دارد او، آن را ببیند و صد البته گمراه کردن چشم بیننده از آن چیزی که قرار نیست دیده شود. برای مثال اگر شما یک پرتره گرفته‌اید که سوژه‌تان در آن عکس چشمان زیبایی دارد، می‌خواهید مطمئن شوید که بیننده هم دقیقاً متوجه زیبایی چشمان او بشود. این همان جایی است که داجینگ و برنینگ به کمکتان می‌آید.

اگر تابه‌حال از داجینگ و برنینگ استفاده نکرده‌اید بد نیست به چند روش ویرایش عکس‌ها در عکس‌های پرتره توجه کنید. به عنوان مثال عکاسان پرتره اغلب سعی می‌کنند با تیره کردن دور کادر عکس، توجه بیشتر بیننده را به سمت مرکز کادر بکشند که معمولاً جایی است که سوژه یا همان شخصی که از او عکس پرتره گرفته‌اند قرار دارد. این روش که در اغلب نرم‌افزارهای ویرایش عکس به نام تیرگی دور یا ویگنتینگ مشهور است، می‌تواند نوعی برنینگ شناخته شود که البته همیشه جای ثابتی دارد و آن هم دور کادر عکس است. یا باز هم عکاسان پرتره از روش دیگری برای جلب توجه بیننده به سمت چشمان سوژه استفاده می‌کنند که نام آن کچ لایت است. کچ لایت‌ها، همان بازتاب نور در داخل عنبیه چشم سوژه است. این برق‌خوردگی‌ها در چشم، باعث می‌شود تا بیننده بلافاصله به سمت چشم سوژه نگاه کند. جالب اینجاست که اغلب عکاسان پرتره، یا این برق داخل چشم را شدید‌تر می‌کنند یا با استفاده از شکل‌های آماده در فتوشاپ، آن را ایجاد می‌کنند. این نور شدید در چشم‌ها را هم می‌توان نوعی داجینگ محسوب کرد.

منظور اینکه اصولاً داجینگ و برنینگ باید خیلی ملایم و دقیق انجام شود و اصلاً نباید خودش را لو بدهد.

بنابراین اگر فکر می‌کردید که تا امروز از داجینگ و برنینگ اصلاً استفاده نکردید، شاید این روش‌ها شما را به این نوع خاص از ویرایش علاقه‌مند کند. اما نکته مهم درباره این نوع ویرایش این است که قصد ما فقط “جلب توجه” بیشتر بیننده به سمت نقطه‌ای خاص است، اما به هیچ وجه نباید “متوجه” شود که ما چه کاری انجام داده‌ایم.

مثال‌های واقعی از داجینگ و برنینگ

به عکس‌های زیر نگاه کنید و ببینید آیا متوجه می‌شوید که کدام بخش از تصاویر، با داجینگ و برنینگ ویرایش شده‌اند؟ پاسخ‌ها را می‌توانید بعد از هر 4 عکس ببینید: (من در داخل متن از عبارت داج کردن و برن کردن به جای Dogded و Burned استفاده کردم تا این دو عبارت بیشتر به چشم خواننده آشنا بیاید!)

داجینگ و برنینگ و اهمیت آن برای عکاسان
NIKON D800E + 24mm f/1.4 @ 24mm, ISO 100, 1.6 seconds, f/16.0
داجینگ و برنینگ و اهمیت آن برای عکاسان
NIKON D7000 + 24mm f/1.4 @ 24mm, ISO 800, 1/30, f/1.4
داجینگ و برنینگ و اهمیت آن برای عکاسان
NIKON D800E + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 400, 0.8 seconds, f/9.0
داجینگ و برنینگ و اهمیت آن برای عکاسان
NIKON Z 7 + NIKKOR Z 24-70mm f/4 S @ 39mm, ISO 64, 4 seconds, f/11.0

اولین عکس خیلی راحت است. من بخشی از پیش زمینه عکس را که نزدیک صدف روی ساحل بود داج کردم تا بهتر دیده شود. همچنین کمی هم ابر‌های توی آسمان را برن کردم، چون خیلی روشن بودند.

در تصویر دوم، بخش‌های مختلفی از آسمان و ابرهایی که در پس زمینه بودند را برن کردم. چون می‌خواستم روشنایی آن‌ها کمتر به چشم بیاید و بیشتر همان ابری که توسط پروجکتور بالای برج روشن شده بود دیده شود. ممکن است فکر کنید که ابر میانی که روشن شده هست هم کمی داج شده است. دقیقاً همین‌طور است. این ابر را کمی روشن‌تر کردم.

اما درباره عکس سوم چطور؟ این عکس کمی سخت‌تر بود. به موج‌هایی که کمی روشن‌تر از بقیه هستند نگاه کنید. همچنین پاشش آب در اطراف صخره‌ها. من موجی را که در پایین سمت چپ تصویر است، کاملاً داج کردم. موج بزرگ وسطی را اصلاً دست نزدم.. اما موج بالا سمت راست را کمی برن کردم. در مورد بخشی از آب که پاشیده است هم کمی سمت چپ آن را داج کردم و کمی سمت راست آن را برن کردم.

نهایتاً اینکه درباره عکس آخری چه نظری دارید؟ واقعیت این است که عکس آخری اصلاً داج و برن نشده است. در واقع تنها تنظیماتی که روی این عکس انجام دادم، همان تنظیمات رنگ و نور و سایه‌های عمومی بود که به طور کلی روی همه عکس انجام دادم. چون بیشتر از این، احتمالاً باعث می‌شد تا بیننده متوجه ویرایش عکس بشود. برای همین هم اصلاً دست نخورده است.

این عکس ها را اینجا گذاشتم تا ببینید که در واقع هیچ فرمول خاصی برای داجینگ و برنینگ یک سوژه خاص در تصویر وجود ندارد. مثلاً این‌طور نیست که چهره را همیشه داجینگ کنیم یا ابر‌ها را همیشه برنینگ کنیم. باید ببینید این کار چه کمکی به عکس می‌کند و در همان موقع درباره آن تصمیم بگیرید. اول ببینید پیرامون کدام بخش از تصویر، خیلی روشن‌تر یا خیلی تاریک‌تر از چیزی که باید باشد هست و بعد ببینید آیا می‌توان آن بخش‌ها را با تنظیمات کلی یا  Global Adjustments تغییر دهید یا نه. اگر این کار امکان پذیر نبود، آن‌وقت شروع به داجینگ و برنینگ کنید.

داجینگ و برنینگ و اهمیت آن برای عکاساننگذارید هاله‌ها پدیدار شوند

یکی از مهم‌ترین تکنیک‌ها در هنگام داجینگ و برنینگ این است که نگذارید این ویرایش از خط خود خارج شود. مطمئن شوید که تنها چیزی داج و برن شده که شما می‌خواستید بشود، نه هیچ چیز دیگر. اگر این کار را نکنید، احتمالاً با هاله‌ای تاریک یا روشن در اطراف سوژه داج و برن شده مواجه می‌شوید. این اتفاق، همه زحمت شما را بر باد می‌دهد.

یکی از روش‌ها این است که “سعی کنید” خیلی دقیق این کار را خیلی دقیق انجام دهید و لبه‌های قلم موی داجینگ و برنینگ شما از لبه‌های سوژه بیرون نزند. طبیعتاً کار سخت و وقت‌گیری هم هست و همیشه هم امکان پذیر نیست. خصوصا وقت‌هایی که سوژه، دارای لبه‌های صاف و مشخص نیست. یک روش هم همان کاری است که اغلب ویرایش‌های دیگر را براساس آن انجام می‌دهید. یعنی اول سوژه خودتان را با روش‌های مختلف انتخاب در فتوشاپ، جدا می‌کنید و بعد روی بخش‌های جدا شده کار می‌کنید. اگرچه این روش هم در باره سوژه‌های پیچیده، مانند برگ‌های یک درخت در زمینه روشن آسمان، چندان ساده نیست. یک سری روش‌های دیگر هم وجود دارد که می‌توانید در مواقع مورد نیاز آن‌ها را به کار گیرید. مثلا جداسازی براساس نور پیکسل‌ها.
اما به‌هرحال حتماً توجه کنید که داجینگ و برنینگ، حتماً براساس روشنایی سوژه‌هایتان، روی آن‌ها اعمال شود. به بیان دیگر، کاری کنید که داجینگ، فقط روی بخش‌های تیره اتفاق بیفتد که قرار است روشن شوند و برنینگ هم تنها روی روشنایی‌هایی اعمال شود که می‌خواهید تیره شوند. به عنوان مثال در فتوشاپ، می‌توانید ترکیب لایه‌های روی هم را طوری تغییر دهید که مثلاً تنها روی لایه‌های روشن‌تر یا تیره‌تر از خودش تأثیر بگذارد. به این ترتیب، دیگر همه پیکسل‌ها تأثیر نمی‌گیرند.

هدف‌گذاری داجینگ و برنینگ، براساس روشنایی لایه‌ای که در حال کار روی آن هستید، در برخی از نرم‌افزارها ممکن نیست. مثلا خود فتوشاپ، این قابلیت را دارد، اما ویرایشگر فایل‌های خام یا ACR آن را ندارد یا در لایت روم هم نیست. البته نگران نباشید. شما هنوز هم می‌توانید از این تکنیک پیشرفته استفاده کنید. مثلاً می‌توانید از تنظیمات منطقه‌ای با محوشدگی زیاد در اطراف قلم موی آن برنامه استفاده کنید. یعنی آن‌قدر محوشدگی اطراف قلم مو را زیاد و خود قلم مو را بزرگ کنید که تغییر روشنایی با تاریکی آن‌قدر به چشم نیاید.
ضمن اینکه می‌توانید از تنظیمات عمومی هم استفاده کنید. البته نه اینکه حتماً عکس را روشن یا تاریک کنید. برخی از برنامه‌ها به شما اجازه می‌دهند مثلاً صرفاً Shadows یا Highlights را تغییر دهید. می‌توانید از این اسلایدر‌ها به جای روشنی و تاریکی عمومی استفاده کنید.

در برخی از برنامه‌ها هم امکانات جدیدی اضافه شده که کار را برای داجینگ و برنینگ ساده‌تر می‌کند. مثلاً در نسخه‌های جدید لایتروم، اگر بخواهید یک سایه را داج کنید، می‌توانید به لایتروم بگویید که در محدوده‌ای که روی آن قلم مو را می‌کشید، فقط روی پیکسل‌های تاریک کار کند یا مثلاً یک رنگ خاص را تحت تأثیر قرار دهد. این قابلیت “luminance range mask” یا ماسک محدوده روشنایی نام دارد که نسخه‌های قدیمی لایتروم فاقد آن بودند. اگر لایتروم قدیمی دارید، بهترین روش این است که یک قلم موی کوچک بردارید و مثلاً نور‌های خیلی روشن یا سایه‌های تیره آن قسمت را با Highlights یا Shadows تغییر دهید. با این کار، احتمال ایجاد هاله در اطراف محل داجینگ و برنینگ خیلی کمتر می‌شود.

روش‌های پیشنهادی برای داجینگ و برنینگ

واقعیت این است که روش‌هایی که می‌توانید داجینگ و برنینگ کنید، حداقل در فتوشاپ، بسیار متنوع و گسترده هستند. هر عکاس، روش‌ها و تنظیمات شخصی خودش را برای این کار استفاده می‌کند. به همین دلیل روشی که در اینجا درباره آن توضیح می‌دهم، یکی از روش‌های عمومی این کار است و طبیعتاً ممکن است خود شما روش‌های ساده‌تر و مناسب‌تری را برای کاربرد شخصی‌تان پیدا کنید.

داجینگ و برنینگ در فتوشاپ

اگرچه در فتوشاپ، ابزارهای اختصاصی برای داجینگ و برنینگ وجود دارد، اما شخصاً دوست دارم از لایه‌های تنظیم کننده استفاده کنم. مثلاً از Curve ها برای تاریک و روشن کردن لایه زیری استفاده می‌کنم. چون هم مجدداً قابل تنظیم هستند و هم خود آن‌ها شامل یک ماسک هم می‌شوند و می‌توانم جاهایی که نیاز نبوده تغییر کند را به راحتی با ماسک بپوشانم.

داجینگ و برنینگ و اهمیت آن برای عکاسانیک روش پیچیده‌تر هم برای این کار وجود دارد که ویرایشگر‌ها، یک لایه خالی با رنگ خاکستری 50% روی لایه عکس ایجاد می‌کنند و مد ترکیب یا همان Blending Options آن را از Normal روی Overlay قرار می‌دهند. این لایه، در جاهایی که تیره‌تر از خاکستری 50% باشد، جلوه تاریکی و در جاهایی که روشن‌تر از خاکستری 50% باشد، جلوه روشنایی به عکس زیرین خودش می‌دهد. به این ترتیب می‌توان به راحتی با قلم‌موهای سفید و سیاه یا حتی همان ابزارهای داجینگ و برنینگ، آن را ویرایش کرد.

لایتروم

برای داجینگ و برنینگ در لایتروم، بهتر است تا جایی که می‌توانید سعی کنید از تنظیمات عمومی و کلی یا همان Global Adjustments استفاده کنید. یعنی ویرایش‌هایی که روی کل عکس تأثیر می‌گذارند. چون این تنظیمات را خیلی راحت‌تر می‌توانید کنترل کنید و همچنین به راحتی قابل حذف کردن هستند. تنظیمات منطقه‌ای یا محدود (Local Adjustments) به راحتی از دستتان خارج می‌شوند و در برخی جاها این تنظیمات روی هم مخلوط می‌شوند و جلوه بدتری پیدا می‌کنند.

نکته بعدی اینکه بهتر است به جای قلم موی تنظیمات محدود، از گرادینت استفاده کنید. یک گرادینت ساده و صحیح می‌تواند کاری که می‌خواهید با بارها و بارها کشیدن قلم انجام دهید به سرعت برایتان انجام دهد.

اما اگر باز هم می‌خواهید از قلم موی تنظیمات محدود استفاده کنید، پیشنهاد می‌کنم کلاً از اسلایدر Exposure دور بمانید. این اسلایدر، روی همه پیکسل‌ها با هم تأثیر می‌گذارد و معمولاً همیشه یک هاله نورانی روی عکس ایجاد می‌کند. به جای آن از “highlights,” “shadows,” “whites,”  و  “blacks” استفاده کنید. یکی از روش‌های محبوب من برای این کار، استفاده از مقادیر کم Clarity در منطقه ویرایش شده است که معمولاً باعث نرم کردن ترنزیشن بین رنگ‌های تیره و روشن می‌شود.

اما همان‌طور که گفتم، در لایتروم جدید می‌توانید از ماسک روشنایی استفاده کنید. طبیعتاً فقط نسخه‌های جدید لایتروم آن را ارائه می‌کنند.

خلاصه

امیدوارم در این مقاله توانسته باشم، تأثیر و اهمیت داجینگ و برنینگ را برایتان تشریح کنم. اگرچه نمی‌شود گفت که همه عکس‌ها نیاز به آن دارند، اما بدون شک می‌توانید عکس های زیادی را در آرشیو خودتان (فارغ از شاخه‌های مختلف عکاسی) پیدا کنید که احتمالاً با داجینگ و برنینگ بهتر می‌شدند. اگر سؤالی در این رابطه دارید، در بخش کامنت‌ها با من در میان بگذارید.

برگرفته از مقاله Mastering Dodging & Burning

منبع: وبلاگ سایت دیج ایمیج

  • تصویر دیجیتال
  • ۰
  • ۰

ایده عکاسی عروسی یکی از آن تصورات بسیار مشکل برای عکاسان عروسی و همچنین برای زوج‌های جوان است. خیلی از زوج‌های جوان نمی‌توانند دقیقا تصور کنند که چه چیزی قرار است در آلبوم عروسی آنها قرار گیرد. برخی از آنها دوست دارند تا عکس های خاص و زیبایی را در روزی غیر از روز مراسم عروسی‌شان تجربه کنند و برای همین هم عکاسی فرمالیته یا پیشکاری انجام می‌دهند. برخی دیگر هم سعی می‌کنند به فضاهایی خارج شهر بروند و اگرچه ایده عکاسی عروسی خاصی را در ذهن ندارند، اما به دلیل فرصت بیشتری که در اختیار دارند، می‌توانند به عکاس خود اطمینان کنند تا آنها را سورپرایز کند. اما در این پادکست درباره یک گالری عکس می‌شنوید که قرار بود عکس های عروسی یک زوج جوان ایتالیایی باشد، اما تبدیل به یکی از زیباترین کارهای هنری امسال شد.

عکاسی که برای این کار انتخاب شد Nicola Bernardi نام دارد. او تصویر جالبی درباره عکاسی دارد و معتقد است هر عکس باید داستانی را تعریف کند. به عنوان مثال عکس زیر، شادی در خلوت نام دارد. داستانی که دو در این عکس تعریف می‌کند، مردی نسبتا میانسالی را نشان می‌دهد که در تنهایی خودش، در حال شادی وصف‌ناپذیری است.

مشتریان او حدس می‌زدند که او تنها کسی است که می‌تواند ایده عکاسی عروسی آنها را به عکس تبدیل کند. کلمات اصلی که ایده عکاسی عروسی برای این زوج جوان بود به این ترتیب هستند. البته اینها کلمات انگلیسی ترجمه شده از ایتالیایی هستند و به گفته نیکولا، برخی از آنها نمی‌توانند معادل دقیق و درستی از مفهوم اصلی آنها در ایتالیایی باشند:

  • Promise
  • Comparison
  • Build
  • Support
  • Time
  • Balance
  • Listening
  • Meeting of the opposites
  • Sacrifice
  • Joy
  • Passion
  • Faith
  • Journey
  • Lightheartedness
  • Umility

امیر یاری در این پادکست فارسی (پادکست عکاسی تصویر دیجیتال) درباره نیکولا برناردی ، ایده عکاسی عروسی او برای دوستانش و گالری بی‌نظیر عکاسی باله می‌گوید. یک سری عکس پرتره بی‌نظیر که در پشت هر کدام، ایده خاصی برای ثبت وجود داشته است.

برای اینکه بیشتر با کار‌های نیکولا برناردی آشنا شوید می‌توانید به وب‌سایت او سر بزنید. همچنین می‌توانید عکس‌های بیشتری از او را در اینستاگرامش هم ببینید. عکس‌هایی که واقعا ثبت و ویرایش هر کدام از آنها، داستانی در پس خود دارد. داستانی که این هنرمند را به یکی از پرطرفدارترین عکاسان هنری معاصر تبدیل کرده است.

پخش‌کننده صوت
00:00
00:00
  • تصویر دیجیتال
  • ۰
  • ۰

وقتی پای برنامه‌های ویرایش عکس به میان می‌آید شاید هیچ نامی را نتوان هم طراز و هم توان فتوشاپ در نظر گرفت. اما در زمینه مدیریت عکس و ویرایش فایل‌های خام، نرم‌افزار لایتروم که باز هم مانند فتوشاپ، محصول شرکت ادوبی است، یکی از بهترین برنامه‌های موجود در بازار به شما می‌رود. این برنامه آن‌قدر محبوب شده که خیلی از عکاسان در سرتاسر دنیا، به جای استفاده از فتوشاپ CC که به صورت حق اشتراک به فروش می‌رسد کار با این برنامه را انتخاب کرده‌اند. به همین دلیل هم هر روز با نرم‌افزارهای مختلفی روبرو هستیم که سعی می‌کنند تا هرچه بیشتر، محیطی شبیه به لایتروم فراهم کنند و “لایتروم شدن” تبدیل به یک هدف برای خیلی از نرم‌افزارها شده است. اما در این میان، یک برنامه منبع باز (کاملاً رایگان) وجود دارد که به نظر می‌رسد با توجه به امکاناتی که دارد و ضمناً رایگان بودن آن، می‌تواند به یک جایگزین عالی برای لایتروم (که حق فروش به ایران را ندارد) تبدیل شود. هفته پیش این برنامه آپدیت جدیدی را به خود گرفت که امکانات پیشرفته آن باعث شد تا وب‌سایت DPreview نیز آن را پوشش داده و به عنوان جایگزین لایتروم معرفی کند.
در این مقاله می‌خواهم به عنوان یک کاربر حرفه‌ای لایتروم، تجربه خودم را از کار با برنامه Darktable توصیف کنم. طبیعتاً چیزی که در اینجا می‌آید تجربه چند ساعته من برای معادل سازی امکانات و قابلیت‌های این برنامه با لایتروم است و شاید اگر زمان و انرژی بیشتری روی آن گذاشته شود، احتمالاً می‌تواند نتیجه بسیار دقیق‌تری حاصل شود. در این بررسی می‌خواهم ببینم که آیا این برنامه رایگان می‌تواند جایگزین لایتروم شود و امکانات آن برای عکاسان حرفه‌ای کاربردی است؟ یا صرفاً برای کاربران عمومی پیشنهاد می‌شود و فقط برای کاربری عمومی مناسب است؟

برنامه Darktable یک برنامه منبع باز ویرایش فایل‌های خام یا RAW است. کاملاً رایگان و قابل دانلود برای همه. این روز‌ها پیدا کردن یک برنامه ویرایشگر فایل خام که بتواند فایل RAW دوربین‌های مختلف را باز کرده و ویرایش کند و ضمناً رایگان هم باشد، بسیار مشکل است. برای دانلود آخرین نسخه از این برنامه می‌توانید مستقیماً به وب‌سایت Darktable بروید. آخرین نسخه از این برنامه که به تازگی منتشر شده، نسخه Darktable 2.6.0 است و می‌توانید آن را از اینجا دانلود کنید. حجم این نسخه از برنامه Daktable تنها 65 مگابایت است که بسیار کمتر از حجم 1.3 گیگابایتی لایتروم CC است و جالب اینکه برای انواع سیستم‌عامل‌های مختلف از ویندوز و مک گرفته تا نسخه‌های مختلف لینوکس، قابل نصب است.

ویندوز من نسخه 10 است و خود برنامه به صورت پیش فرض در پوشه 64 بیتی برنامه‌های کامپیوترم نصب شد. نصب برنامه در کمتر از 1 دقیقه انجام شد و نیاز به هیچ دانش خاصی برای نصب ندارد.

رابط کاربری برنامه شباهت بسیار زیادی به لایتروم دارد. جدای از تم تیره رنگ رابط کاربری برنامه، منو‌هایی مانند وارد کردن عکس‌ها یا Import در سمت چپ، فضای کار روی عکس‌ها در وسط و ماژول‌ها در بالا سمت راست پنجره برنامه قرار دارند و دقیقاً پنل‌هایی شبیه به لایتروم را هم در سمت راست پنجره می‌بینیم. این برنامه هم براساس کاتالوگ کار می‌کند و برای همین هم باید عکس‌هایی که می‌خواهید روی آن‌ها کار کنید را به برنامه وارد کنید. برای این کار روی منوی Import زده و گزینه Folder را انتخاب می‌کنیم.

جالب اینجاست که عکس‌ها در همین مرحله انتخاب، وارد کاتالوگ برنامه می‌شوند و دیگر نیازی به خواندن عکس‌ها و رندر کردن آن‌ها نیست. بنابراین به محض انتخاب پوشه مورد نظر برای لود عکس‌ها، می‌توانید شروع به ویرایش آن‌ها در ماژول Darkroom کنید که از نظر شکل و حروف نام آن هم بسیار شبیه به ماژول Develop در لایتروم است.

دو نکته جالب دیگر که در ویرایش عکس‌ها با آن برخورد کردم این است که وقتی می‌خواهیم از عکسی خروجی بگیریم، می‌توانیم از دکمه میانبر Ctrl+E استفاده کنیم که همان میان‌بر لایتروم است. با زدن این دکمه ، یک خروجی از عکس یا عکس‌هایی که در ماژول Lighttable انتخاب شده‌اند، در همان پوشه اصلی عکس‌ها (در یک زیر پوشه با نام Export Darktable) قرار می‌گیرند.
نکته دوم اینکه پوشه‌ای که من روی آن کار می‌کردم حاوی عکس‌های مختلفی از دوربین‌هایی با برند متفاوت بود. فایل‌های CR2 دوربین 6D Mark II کانن، فایل‌های NEF دوربین نیکون Z6 و فایل‌های JPEG با رزولوشن‌های بالا. این برنامه تمامی این فایل‌ها را به درستی نشان می‌داد و می‌توانستم، هر کدام از فایل‌های خام را هم با فرمت‌های مختلف کپی بگیرم. جالب اینجاست که برخی از فرمت‌هایی که در این منو وجود داشت، بیشتر از فرمت‌های اصلی برنامه لایتروم بود!

بخش ویرایشی یا Darkroom این برنامه هم به عنوان جایگزین لایتروم دارای امکانات جالبی است. منو‌های متعدد، نقش همان پنل‌های لایتروم را بازی می‌کنند و انواع امکانات پیشرفته، از ویرایش عکس‌ها با Curve گرفته، تا Split Toning و پریست‌های رنگی شبیه به لایتروم را در اینجا می‌شد ببینیم. البته چند پنل پر کاربرد در این قسمت قرار گرفته‌اند و باقی پنل‌ها را می‌توانید از منوی more module (که احتمالاً منظورش همان پنل‌های بیشتر است!) پیدا کنید.

نکته مهمی که در اینجا به نظرم رسید و احتمالاً مهم‌ترین انتقاد من به این برنامه به عنوان جایگزین لایتروم است، حجم وسیع امکانات آن است که احتمالاً پیدا کردن و به کارگیری آن برای کاربران سطح پایین یا متوسط بسیار مشکل خواهد کرد. برخی از امکاناتی که در این برنامه دیدم، معادل پیشرفته‌ترین امکانات فتوشاپ و لایتروم بود، اما مشکلی که وجود داشت این است که انگار رابط کاربری آن هماهنگ با امکانات این برنامه رشد نکرده است.
در بخش معرفی Darktable در وب‌سایت خود این شرکت نوشته شده Darltable برنامه‌ای است برای عکاسان که توسط عکاسان ساخته شده است. منظور از این شعار تبلیغاتی این است که این برنامه را عکاسان با توجه به نیاز‌های خودشان ساخته‌اند. اگرچه ممکن است این شعار واقعاً صحت داشته باشد، اما به نظر می‌رسد حتی اگر واقعی باشد، باز هم من ترجیح می‌دهم از برنامه‌ای استفاده کنم که برنامه‌نویسان حرفه‌ای ادوبی آن را برای عکاسان ساخته‌اند! برنامه Darktable پر از امکانات بسیار پیشرفته است که یادگیری آن قطعاً زمان بسیار طولانی‌تری نسبت به یادگیری لایتروم دارد و ضمناً نباید فراموش کنیم که یکی از دلایل محبوبیت لایتروم، علاوه بر امکانات آن، هماهنگی کامل این برنامه با غول دنیای گرافیک یعنی فتوشاپ است. به همین دلیل هم هست که همه برنامه‌ها می‌خواهند خود را جایگزین لایتروم کنند!

وب‌سایت DPreview در توصیف نسخه جدید این برنامه می‌گوید که نسخه 2.6.0 حاصل نزدیک به شش ماه کار نزدیک به 1600 تیم بر روی نزدیک به 260 درخواست کاربران مختلف و بیش از 250 اشکال برطرف شده در نسخه‌های قبلی است! نتیجه این کار پیچیده، اکنون در قالب یک ماژول رتوش جدید، یک ماژول برای افزودن جلوه‌های رنگی و یک ماژول تعادل رنگ و بسیاری امکانات حرفه‌ای دیگر است. ماژول Retouch در برنامه Darktable را می‌توان نسخه پیشرفته‌ای از قلم موی ویرایش منطقه‌ای یا Local Adjustments در لایتروم دانست که کار روی یک بخش کوچک از تصویر را با استفاده از قلم موی تنظیمات ممکن می‌کند. اگرچه شخصاً توانستم با سعی و تلاش زیاد، با این امکانات کار کنم، اما به نظر من منحنی یادگیری این امکانات، شیب بسیار کمی دارد و زمان زیادی را برای سر و کله زدن با آن باید صرف کنیم.

لایت روم 2019

طبیعتاً اگرچه لایتروم یک برنامه غیر رایگان است که دسترسی به آن برای عکاسانی که در ایران کار می‌کنند با محدودیت‌هایی مواجه است، اما گروه‌ها و وب‌سایت‌هایی که روی این برنامه و آموزش لایتروم کار می‌کنند بسیار گسترده و پرتعداد هستند و به همین دلیل یادگیری آن برای کسانی که این برنامه را روی کامپیوترشان نصب کرده‌اند بسیار ساده‌تر از Darktable و برنامه‌های جایگزین لایتروم مشابه آن است. اگرچه برنامه‌های دیگر سعی می‌کنند به عنوان جایگزین لایتروم امکاناتی نزدیک به آن را ارائه دهند، اما بدون شک لایتروم فعلاً با فاصله بسیار زیاد، بهترین برنامه برای ویرایش فایل‌های خام است و یادگیری آن را برای همه عکاسان ضروری می‌دانم.

  • تصویر دیجیتال
  • ۰
  • ۰

در حالی که هنوز خیلی از عکاسان در یادگیری لایتروم شک و تردید دارند و فکر می‌کنند نیازی به کار با این برنامه حرفه‌ای ویرایش عکس ندارند، م‌بینیم که نه تنها این برنامه به عنوان یک برنامه حرفه‌ای در کامپیوتر و تلفن‌های همراه هم مورد استفاده قرار می‌گیرد، بلکه دوربین‌های حرفه‌ای هم در حال مجهز شدن به لایتروم هستند! شرکت زایس که مدتی پیش نخستین دوربین فول فریم بدون آینه خودش یعنی دوربین زایس ZX1 را معرفی کرده بود، ویدئویی را منتشر کرده که نشان می‌دهد یک کاربر چگونه بعد از عکاسی با این دوربین عجیب، در حال ویرایش عکس گرفته شده روی دوربین با نرم افزار لایتروم است. این دوربین به نسخه CC برنامه لایتروم مجهز است که ادوبی آن را به عنوان نسخه آنلاین این برنامه ارائه داده است.

در این ویدئو می‌بینیم که Sabrina Weniger در خیابانی به نام “توکیوی کوچک” در دوسلدورف آلمان قدم می‌زند و عکاسی می‌کند و در طی این مسیر عکس‌هایش را با لایتروم خود دوربین زایس ZX1 ویرایش می‌کند. البته اصلا هم عجیب نیست که او اصلا هیچ نکته منفی‌ای در این دوربین نمی‌بیند. بهرحال ویرایش عکس روی یک صفحه نمایش بسیار باکیفیت 4.3 اینچی ساخت زایس را هم نمی‌توان خیلی دست کم گرفت. خصوصا اینکه وقتی عکس را با یک لنز 35mm با دیافراگم f/2 هم گرفته‌ باشید، احتمالا همه عکس‌ها را بسیار زیباتر از دنیای واقعی می‌بینید!
دوربین زایس ZX1 هنوز به بازار نیامده است و گفته می‌شود که احتمالا در نیمه اول سال 2019 وارد بازار خواهد شد. اما دست کم تا آن موقع فرصت دارید تا از فرصت آموزش لایتروم به صورت فارسی روی وب‌سایت دیج ایمیج استفاده کنید و این برنامه فوق‌العاده را یاد بگیرید. در این دوره آموزشی که به رایگان در اختیار شما قرار گرفته است می‌توانید کار با این برنامه حرفه‌ای را از نخستین گام‌های نصب برنامه لایت روم تا ویرایش عکس و خروجی‌ عکس‌ها به صورت دنباله‌دار و بسیار روان، یاد بگیرید.
امیدواریم این آموزش برایتان مفید باشد.

  • تصویر دیجیتال
  • ۰
  • ۰

هنگامی که ادوبی برنامه لایتروم را به دو نسخه Lightroom Classic و Lightroom CC تقسیم کرد، دو رابط کاربری جداگانه برای این دو برنامه معرفی کرد که اگرچه ماهیت هر دو یکی است، اما برخی از بخش‌های آن‌ها، حداقل به صورت ظاهری با هم متفاوت هستند. یکی از تفاوت‌های مهم بین رابط کاربری این دو برنامه، نحوه چیدمان پنل‌های ماژول Develop در لایتروم CC یا نسخه آنلاین لایتروم است که یادگیری و کار با این برنامه را برای کسانی که تازه در حال آموزش لایتروم هستند، ساده‌تر می‌کند. ماژول Develop در برنامه لایتروم، جایی است که کاربر می‌تواند روی تنظیمات مختلف رنگ و نور عکس‌هایش کار کند. این ماژول، دارای پنل‌های گوناگونی است و برخی از آن‌ها تنها برای کاربران حرفه‌ای کاربرد دارند و به ندرت مورد استفاده عکاسان تازه‌کار قرار می‌گیرند. به همین دلیل هم این کاربران می‌توانند این پنل‌ها را جابجا کنند و ترتیب آن‌ها را صرفاً براساس استفاده خودشان بچینند. با معرفی لایتروم CC 2019 در ماه دسامبر امسال، علاوه بر تغییرات بسیاری که در برنامه‌های گرافیکی ادوبی دیدیم، این امکان نیز به لایتروم Classic که همان نسخه کامپیوتری یا آفلاین این برنامه است افزوده شد تا اکنون کاربرانی که روی کامپیوتر‌های خودشان این برنامه را نصب کرده‌اند بتوانند محیط کاری خودشان را خلوت‌تر و ساده‌تر کنند.

در برنامه لایتروم کلاسیک 2019 می‌توانید پنل‌های ماژول Develop را به دلخواه خودتان بچینید یا اصولاً آن‌ها را پنهان کنید. پنهان کردن پنل‌ها زمانی کاربرد دارد که مطمئن باشید با برخی از آن‌ها، اصلاً کار نمی‌کنید و به آن‌ها نیازی ندارید. برای این کار کافیست که روی Header یا همان نام پنل‌ها کلیک کرده و گزینه سفارشی کردن پنل‌ها را کلیک کنید (Customize Develop Panel).

در پنجره‌ای که باز می‌شود، می‌توانید پنل‌هایی که استفاده بیشتری دارند را بکشید و به سمت بالا یا پایین ببرید. همچنین اگر علامت جلوی هر پنل را بردارید، آن پنل دیگر در ردیف پنل‌های ماژول Develop دیده نخواهند شد. به این ترتیب تمام پنل‌های این ماژول را می‌توانید به دلخواه خودتان سفارشی کنید.

اما این تنها آپدیت در برنامه لایتروم 2019 نبود. یکی دیگر از این آپدیت‌ها، که اتفاقاً برای عکاسان منظره کاربرد زیادی دارد، قابلیت ساخت عکس های HDR پانوراما است. اگرچه پیش از این هم لایتروم می‌توانست با ترکیب عکس‌های پی‌درپی به یکدیگر عکس‌های پانوراما بسازد و همچنین امکان ساخت عکس‌های ترکیب HDR را هم داشت، اما اگر لازم بود که از یک منظره به صورت HDR و پانوراما (به صورت هم‌زمان) عکس بگیرید، احتمالاً این کار برایتان بسیار زمان‌بر می‌شد.زیرا اول باید عکس‌ها را به صورت HDR با هم ترکیب می‌کردید و بعد عکس‌های HDR شده را به هم وصل می‌کردید تا تبدیل به پانوراما شوند. اما اکنون  با قابلیت ترکیب هم‌زمان HDR و Panorama در لایتروم 2019 می‌توانید به سرعت، عکس های پانورامای HDR بسازید.

قابلیت دیگری که در لایتروم 2019 قرار گرفته است، به تکنولوژی‌های جدید در گوشی‌های تلفن همراه هوشمند مدرن ارتباط دارد. دوربین‌هایی مانند Google Pixel 3 یا iPhone XL می‌توانند با استفاده از قابلیت‌های تشخیص عمق یا Depth Map، محل جدایی سوژه از پس زمینه را تشخیص دهند و به این ترتیب پس زمینه را محو می‌کنند و نوعی افکت بوکه مصنوعی ایجاد کنند. این دوربین‌ها موبایل می‌توانند فایل‌هایی با فرمت .heic ایجاد کنند که در آن‌ها دسترسی به عمق میدان وجود دارد. لایتروم 2019 می‌تواند براساس اطلاعات Depth Map بخش‌های پس زمینه را محو کند و به این ترتیب می‌‌توانید روی پس زمینه تغییر بیشتری دهید و در صورت نیاز ان را محو‌تر یا تاریک و روشن‌تر کنید. این قابلیت جدید در لایتروم 2019 احتمالاً با رشد تلفن‌های همراهی که دارای 2 دوربین هستند بیشتر مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
توجه داشته باشید که این نخستین گام‌ها برای قرار گرفتن ابزارهای انتخاب در لایت روم است و به طور قطع می‌تواند در آینده به اولین جرقه‌های ابزار Selection در این برنامه محبوب شود.

تغییر خوب دیگری که در این برنامه اتفاق افتاده است، هماهنگی و سرعت بالاتر لایتروم برای عکاسی همراه ارتباط مستقیم با دوربین یا تترینگ است. در این حالت که معمولاً دوربین با یک کابل USB به صورت مستقیم به کامپیوتر وصل می‌شود، عکس‌ها می‌توانند بلافاصله بعد از ثبت شدن به کامپیوتر و داخل لایتروم منتقل شوند. این قابلیت که قبلاً هم در برنامه لایتروم بود، اکنون بسیار سریع‌تر از قبل عمل می‌کند و عکس ها تقریباً به همان سرعتی که در کارت حافظه ذخیره می‌شوند، در داخل لایتروم هم نمایش داده می‌شوند. این قابلیت برای عکاسان تبلیغاتی و صنعتی و همچنین برای عکاسانی که ماکرو کار می‌کنند بسیار اهمیت دارد.

نهایتاً اینکه یک موتور پردازش جدید به نام Process Engine 5 در لایتروم اضافه شده است که برای پردازش عکس‌های خام، دقت و کارآیی بسیار بالاتری نسبت به قبل پیدا کرده است. این قابلیت خصوصاً زمانی که از اسلایدر Dehaze استفاده می کنید بسیار قدرتمند عمل می‌کند و نه تنها در برطرف کردن مه در داخل عکس ها، بلکه برای افزودن مه نیز بسیار کارآیی بهتری دارد. این موتور پردازشی، برای پردازش فایل‌های خام و برطرف کردن نویز و افزایش نور و کنتراست عکس ها نیز بسیار قوی تر از قبل شده و به همین دلیل هم می‌توان لایتروم 2019 را برنامه قوی‌تری از نظر پردازش عکس‌ها نسبت به نسخه‌های قبل از خودش نامید.

این‌ها تغییرات مهمی بودند که در برنامه لایتروم 2019 اتفاق افتاده‌اند. اگرچه برخی تغییرات کوچک و بزرگ دیگر هم هستند که یادگیری آن‌ها می‌تواند در افزایش سرعت عمل و کارآیی روند ویرایش عکس با این برنامه مؤثرند، اما فراموش نکنیم که مهم‌ترین تغییر در این برنامه، امکان پشتیبانی از فایل خام دوربین‌های جدید می‌باشد. بنابراین اگر با فایل خام عکس می‌گیرید و برنامه لایتروم شما از دوربین جدیدی که تهیه کرده‌اید پشتیبانی نمی‌کند، احتمالاً نیاز دارید که برنامه خود را به آخرین نسخه ارائه شده آپدیت کنید. اگر در این زمینه سوالی دارید می‌توانید از بخش کامنت‌ها با ما در ارتباط باشید.

  • تصویر دیجیتال